سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

راهی که علی(ع) نشان داد !

ســین.میــــم دیدگاه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی اوقات آنقدر سرگرم داشته هامان هستیم که نداشته ها را فراموش می کنیم . نداشته هایی که شاید تمام داشته ها یمان را می ارزد. داشته هایی که بظاهر زیبا و در باطن پوچ . آری. دنیا را خوب درک کردیم ، آنقدر که خالق او را فراموش کرده ایم و غرق در مخلوقش شده ایم.

مروری داشتم به کتاب علی علیه السلام ، نهج البلاغه ؛ کتابی که برادر قرآن نام گرفته است . چه دریای عمیقی است این کتاب آسمانی که از مردی آسمانی به زمینیان هدیه شد.عنوانی چشمهایم را لحظه ای به خود مشغول کرد :‌ راه اصلاح دنیا و آخرت

حرف ، حرف علی است که با جان و دل عمل کرد و با زبان بیان کرد آنچه را یافته بود : کسی که میان خود و خدا اصلاح کند ، خداوند میان او و مردم اصلاح خواهد کرد ، و کسی که امور آخرت را اصلاح کند ، خدا امور دنیای او را اصلاح خواهد کرد ، و کسی که از درون جان واعظی دارد ، خدا را بر او حافظی است .

با این بیان امیر ، حرفی نیست که حرفها هم سکوت اختیار می کنند .

 

 

 

 

 ---------------------------------------------

 

مَنْ اَصْلَحَ مَا بَینَهُ وَ بَینَ اللهِ اَصْلَحَ اللهُ مَا بَینَهُ وَ بَینَ النَاسِ، وَ مَنْ اَصْلَحَ اَمْرَ آخِرَتِهِ اَصْلَحَ اللهُ لَهُ اَمْرَ دُنْیاهُ ، وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِن نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیهِ مِنَ اللهِ حَافِظٌ(حکمت 89) 

 


کلمات کلیدی: حدیث، اخلاقی، حضرت علی(ع)، معرفت، توصیه اخلاقی، دنیا و آخرت، یاد خدا، سیر و سلوک، نهج البلاغه، علم و عمل، بندگی

وقتی عشق معنا می شود....!

ســین.میــــم دیدگاه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی حرف از عشق هست ، به یاد عشق های کاغذی این دوره زمانه می افتیم و از حقیقت عشق یا خبری نداریم و یا اینکه اعتقادی نداریم. اما در بحبوحه ی این روزگار سخت و تنگ که عشق ها رنگی از عشق ندارند و تنها هوی و هوس نقش آن را بازی می کنند ، می خواهم حرف از عشق بزنم . عشقی که ناب بود و خالص و رنگش رنگ واقعی عشق بود نه هوی و هوس . آری عشق را باید از زهرا و علی (علیهما السلام) آموخت . آنان که عشق را اینگونه معنا کردند : عشق ، آن عشقی است که ما را به محبوب و معشوق هستی ؛ پروردگار مهربان برساند. و غیر از این همه پوچ است و هیچ .

روایتی از این عشق بازی ناب را برای فهمیدن انتخاب کردم تا شاید راهنمای سعادت و خوشبختی ما در زندگی باشد. که این است عشق نه هوس بازی های ما در زندگی :

روزی حضرت زهرا سلام الله علیها بیمار شده بود ، علی علیه السلام نزد آن حضرت آمد و گفت : ای فاطمه ، از شیرینی های دنیا چه میل داری ؟

گفت : ای علی ، من اناری می خواهم .
حضرت قدری فکر کرد . چون چیزی با خود نداشت ، از جا حرکت کرد و به بازار رفت ، درهمی قرض کرد و اناری با آن خرید و به سوی منزل حرکت کرد . در بین راه مرد مریض غریب و نا آشنایی را کنار خیابان دید. حضرت ایستاد و فرمود : ای پیرمرد ، دلت چه می خواهد ؟
پاسخ داد : ای علی، هم اکنون پنج روز است که در اینجا افتاده ام . مردم از کنارم عبور می کنند و توجهی به من نمی کنند . دلم انار می خواهد.

حضرت لحظه ای با خود اندیشید : یک انار برای فاطمه خریده ام ، اگر آن را به این مستمند بدهم ،فاطمه از انار محروم خواهد شد و اگر به او ندهم ، با فرمایش خداوند که فرمود : (( وَ اَمَا السَائِلَ فَلا تَنهَر )) مخالفت ورزیده ام و حضرت رسول صلی الله علیه و آله  نیز فرموده است : ((سائل را هرچند بر بالای اسب نشسته است رد نکنید)).

پس انار را شکسته به آن پیرمرد خورانید و بلافاصله بهبود یافت و در همان حال فاطمه سلام الله علیها نیز بهبود یافت. علی علیه السلام در حالی که از فاطمه شرمنده بود ، وارد منزل شد. چشم حضرت زهرا سلام الله علیها که به او افتاد ، از جا حرکت کرد و علی علیه السلام را در آغوش گرفت و فرمود : چرا اندوهناکی ؟ سوگند به عزت و شکوه خداوند همین که انار را به آن پیرمرد دادی ، هوس و میل به انار از دلم رفت.

علی علیه السلام از سخنان فاطمه علیها السلام شاد شد. در این هنگام مردی از راه رسید و حلقه ی در را کوبید . حضرت پرسید : کیستی ؟
پاسخ داد : من سلمان فارسی هستم .
سلمان طبقی سر پوشیده آورده بود که آن را پیش روی حضرت گذاشت . پرسید : در طبق چیست ؟
جواب داد : از خداوند برای رسولش و از رسولش برای تو .

حضرت سرپوش از روی طبق برداشت ، نُه دانه انار در آن بود . فرمود : ای سلمان ، اگر این انار ها برای من بود ، می بایست ده عدد باشد ، زیرا خداوند فرموده است ((مَن جَاء بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشرُ اَمثَالِها )) هرکس کار نیکی انجام دهد ، برای او ده مقابلش خواهد بود.
سلمان خندید و یک انار از آستین خود بیرون آورد و آن را در طبق گذاشت و گفت : ای علی ، به خدا سوگند ده تا بود ، لکن خواستم بدین وسیله تو را بیازمایم .

 

 

 

 

درة الناصحین


کلمات کلیدی: عشق، حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، زن، داستان، محبت

حرف فقط یک کلام...والسلام!

ســین.میــــم دیدگاه

سلام

تا اطلاع ثانوی حرفی برای گفتن نیست

تا اطلاع ثانوی عقربه ی ساعت زندگیم از کار افتاده

تا اطلاع ثانوی نمی نویسم تا او برایم بنویسد

بنویسد که دریای وجود ما تا کی انتظار صحرای گرم انتظار را تحمل کند.

راستی !

حرفها را همه تو زده ای ،‌ فاقرأو ما تیسر من القران

وقتی حرفی های تو هست ، وقتی روح و جان آدم با حرفهای تو زنده می شود نیازی به حرفهای من نیست

پس تا تو را لمس نکنم نمی نویسم ؛

لا یمسه إلا المطهرون

آری جز پاکان به تو راه نمیابند.

خدای من ! روحم را با کلامت و کتابت تطهیر کن و مرا لایق نور قرآنت بکن

تا به دریای بی کران کلامت راه یابم.

و این پیام تا بی کرانه ی تاریخ در دل تاریخ جای خواهد گرفت.

حرف فقط یک کلام آن هم حرف توست

إنه لقرآن کریم

والسلام

91/4/16



کلمات کلیدی: قرآن کریم، تفسیر قرآن

نون و القـــــلم

ســین.میــــم دیدگاه

                             بسم الله الرحمن الرحیم

ن و القلم و ما یسطرون . نون . قسم به قلم و آنچه می نویسند.

راستی قلم را یک چیز مقدس آفریدی و تقدسش همین بس که که بپایش قسم خوردی و نوشته هایش را هم .

نوشته هایی که گاهی الهی است و برکت قلم را زیاده می کند و عمر نوشته را جاودانه .

و نوشته هایی که ذکری از تو در آنها نیست . راستی که دیده ام در طول تاریخ نوشته هایی که نماندند و تنها بخاطر این نماندند که جلوه ی تو در سربرگ آن نقش نداشت.

دیگر عادت کرده ام به ذکر نام تو ؛ نامی که با بسم الله شروع می کنم و چقدر این شروع زیبا و دلنشین است . شاید تابحال خودم هم باورم نمی شد که اگر در سر خط اول برگه ام نام تو را نقش کنم ، کلمات را تو در ذهنم به حرکت می اندازی و به شور می آوری کلماتی که شاید و حتما بدون ذکر تو سالها در ذهنم خطور نمی کرد.

اما دیگر رسیده ام به اینکه اگر نام تو را ننویسم ساعتها فکر و خیال مرا به نتیجه ای نمی رساند و در کوچه های حیرت مرا می چرخاند.

پس ای نهایت آرزوی دلهای شیدا ؛ کاری بکن که سر خط اول زندگی ما نام تو نقش ببندد تا الفبای زندگیمان را خود به حرکت در آوری و در نظام هستی بچرخش اندازی .

                                                        آمین یارب العالمین

                                                                91/4/9


کلمات کلیدی: بسم الله، قرآن کریم

حجاب یعنی...

فاطمه خانم دیدگاه


مقدمه:

شما که میگی بی حجابی آزادیه، حجاب محدودیته، حجاب اجباره، بی حجابی یعنی آزادی اندیشه...
تاحالا یه بار به این جملات عمیقا فکر کردی؟یا چون مدام داری دیگران رو به بی فکری متهم می کنی فرصت نکردی که بهش فکر کنی؟
می خوام ازت بپرسم آزادی از چی؟ آزادی در چی؟ آزادی برای چی؟
http://davoodonline-ir.persiangig.com/gif/edame-matlab.gif
ادامه مطلب...

کلمات کلیدی: زن، حجاب و عفاف

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
?بازدید امروز: (95) ، بازدید دیروز: (97) ، کل بازدیدها: (696166)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ