سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من رافضی هستم!

ســین.میــــم دیدگاه

بارها شنیدم که شیعه را با القاب بدی صدا می زدند و گاهی با لفظ «رافضی» در مکه و مدینه او را خطاب می کنند.

فکر می کردم شاید «رافضی» فحش و توهینی است که به شیعیان علی(علیه السلام) نسبت می دهند.

مردی به امام صادق(ع) عرض کرد : آقا ما را با لفظ رافضی خطاب می کنند .

و امام صادق (ع) در جواب فرمود : بخدا چه نام خوبى خدا بشما بخشیده مادامى که بگفتار ما پابند باشید و بما دروغ نبندید.

یا در روایتی دیگر امام باقر(ع) رافضی را اینگونه بیان می فرمایند:

ابن یزید از ... از ابو بصیر روایت کند که بحضرت باقر علیه السّلام عرض کردم قربان ، نامى روى ما گذاشتند

و فرمانداران به آن نام خون و مال و آزار ما را مباح دانسته‏اند.

فرمود : چیست آن؟

گفت رافضه . حضرت فرمودند : همانا هفتاد نفر از لشکر فرعون او را طرد کردند و نزد موسى علیه السّلام آمدند

و در میان قوم موسى هیچ کس از آن هفتاد نفر کوشاتر و نسبت به هارون (برادر موسى) دوست‏تر نبود

از این جهت قوم موسى آنها را رافضه نامیدند، و خداوند بموسى علیه السّلام وحى کرد که این نام را براى آن دسته ثبت کن زیرا نامى است که من به آنها بخشیدم، بنابر این این اسمى است که خدا بشما بخشیده‏ .

------------

ترجمه جلد 65 بحار الأنوار ، ص: 138


کلمات کلیدی: رافضی یعنی چه؟، معنای روافض، رافضی

راهی که ما می رویم!

ســین.میــــم دیدگاه


آنقدر ادعا می کنیم که شیعه ایم و محب اهل بیت که صدایمان گوش فلک را کر می کند .

آنقدر به حرفها و داشته های پوچمان دلخوشیم که حاضر نیستیم قدری تأمل کنیم .

گاهی با خودم می گویم : با وجود اینکه قرآن کریم این همه هشدار می دهد 

با وجود اینکه خدا راه هدایت و راستی و درستی را نشان می دهد

با وجود اینکه می دانیم تمام گرانی ها و سختی را خدا به خود انسان نسبت می دهد 

با این حال ، چرا هنوز هم تقصیر را به گردن آمریکا و اسرائیل و یا دولت می اندازیم ؟

با خودم می گویم : ما فقط ادعا می کنیم و بس . اگر به قرآن عمل می کردیم ، اگر پیرو دستورات ائمه علیهم السلام بودیم

آسمان شکافته می شد و رحمت و برکات الهی از هر سو ما را فرا می گرفت .

مگر قرآن کریم نفرمود : و لو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء.

باید باور کنیم که راه مد نظر ما اشتباه است و باید برگردیم به سمت قرآن و اهل بیت

امام باقر (علیه السلام) خطاب به جابر جعفی فرمود : 

آگاه باش که تو دوستدار ما محسوب نخواهى شد تا [آن گونه باشى‏] که اگر تمام مردم شَهرت یک صدا بگویند که تو مرد بدى هستى، این گفته دلت را نفشارد

و چون گفتند تو مرد نیکوئى هستى، مسرورت نکند. ولى خویش را در منظر کتاب خدا عرضه بدار

اگر رهرو راه قرآنى، از آنچه نمى‏خواهدت مى‏پرهیزى، به آنچه نیکو مى‏دارد، مشتاقى و از تهدیدش بیمناکى

پس ثابت قدم باش و بشارت باد تو را که به راستى آن سخنان که [به بدى‏] در مورد تو گفته‏اند ضررى به تو نزند.

و اگر به دور از قرآنى پس به کدامین چیز، افتخار مى‏کنى؟! به درستى که مؤمن به پیکار با نفس خویش عنایت بسیار دارد تا بر خواسته نفسش تسلط یابد.

 


کلمات کلیدی: راه برون رفت از گرانی، راه سعادت، چه باید کرد؟

.

ســین.میــــم دیدگاه

شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی

هر لحظه به دام دگری پــا بـــــستی

گفت شیخا هر آن چه گویی هستم

آیا تو چنان که می نمایی هستی؟


کلمات کلیدی:

عشق هایی که پوچ می شوند!

ســین.میــــم دیدگاه

حرف جالبی را از یکی از عرفای معاصر در کتابی دیدم که خیلی عجیب بود. ابن عربی از عرفای بزرگ اسلام در کتابی گفته است : ما احب احد غیر خالقه (هیچ کس جز خدا را دوست ندارد)یعنی چه؟ یعنی اینکه حتی کسی که به خدا فحش هم می دهد ، عاشق خداست . خدا را دوست دارد.

اما چرا این عشق در اسم ها و اشخاص مختلف نقش بازی می کند ؟ خودش جواب می دهد : ولی خدا در زیر این نامها مخفی شده است .مجنون خیال می کند عاشق لیلی است .در حقیقت عاشق خداست .

با این تعریف از جناب آقای ابن عربی سوالی دارم : حضرت آقا شما به چه دلیلی این حرف را می زنید ؟ جواب می دهند : بخاطر این که انسانها عاشق کمال مطلق هستند و هیچ گاه به این محدود ها قانع نمی شوند.

هر عاشقی ، وقتی به معشوقه اش رسید و به وصال دست یافت ، دیگر آن عشق و اشتیاق زمان عاشقی را ندارد.چرا؟ چون کمال او ، عشق او در چیز دیگری است . این است که با این عشق ها آرام نمی شود .


کلمات کلیدی: عشق، انسان کامل، محیی الدین ابن عربی، ابن عربی، عاشقی، لیلی و مجنون، نظر ابن عربی درباره عشق، عشق بازی، کمال مطلق، عاشق واقعی

مفهوم گناه در زمان ما!

ســین.میــــم دیدگاه

زمانی گذشت که مردم گناه را بیچارگی و مصیبت خود می دانستند. شاید چند صباحی از این حال نمی گذرد . اما دیگر گناه مفهومی و ترسی را که باید داشته باشد را ندارد. دیگر قبح یا زشتی گناه در چشم بیشتر مردم ، از بین رفته است.

اگر در ده سال پیش زنا بدترین گناه بود ،‌ ربا آتش خوردن بود ، چشم چرانی تیری بود از ناحیه ی شیطان ، غیبت کردن ، گوشت مردار برادر را خوردن بود، اگر دروغ کلید تمام گناهان بود ،‌اگر هر کلمه شوخی با نامحرم هزار سال چشیدن آتش جهنم را در پی داشت. برای مردم این عصر ، مفهوم همه ی اینها عوض شده است.

زنا عادی شده ، ربا خواری سود بانکی شده ، چشم چرانی تقدیس و تسبیح الهی محسوب می شود ، غیبت کردن یعنی خوبی طرف را بیان کردن، دروغ کلید رسیدن به همه چیز شده ، شوخی با نامحرم متمدن بودن را نشان می دهد.

چه شده که مفاهیم برای ما ، رنگ ندارند . چه شده است که قبح و زشتی گناه دیگر مفهومی ندارد؟
آیا من اشتباه می بینم یا اینکه زنا ، ربا ،‌ چشم چرانی ،‌ غیبت و دروغ برای مردم ما همان معنا و مفهوم زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)را دارند؟

امام باقر (علیه السلام): مصیبتی همچون کوچک شمردن گناهت و رضایت دادن به وضعیت موجودت نیست.


کلمات کلیدی: حدیث، شیطان، غیبت، زنا، چشم چرانی، گناه، ربا، دروغ، مفهوم گناه، شوخی با نامحرم، قبح گناه، زشتی گناه، تیری از شیطان، دختران، امام باقر

<      1   2   3   4   5   >>   >
?بازدید امروز: (13) ، بازدید دیروز: (28) ، کل بازدیدها: (694669)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ