سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

تهذیب نفس،اصلی ترین هدف

ســین.میــــم دیدگاه

بسم الله الرحمن الرحیم

انسان را که از لحاظ روحی بررسی می کنم ، می بینم مثل جنس های نو و کهنه سالم و معیوب دارد. جنس سالمش جنسی است که سالم وصاف و خالی از گناه باشد و جنس معیوبش جنسی است که هرچند به اندازه ی لکه ای ، آلوده به گناه باشد.

ما به آنان که جسمشان ناقص است ولی روحشان سالم هیچ وقت مُهر معیوب نمی زنیم ، چرا که ملاک ما روح است و نه جسم و اگر روح سالم باشد و جسم معیوب برایمان همان تازگی و سلامت روح مهم و ملاک است.سقراط که فیلسوف یونان بود ظاهر وقیافه ای بد شکل داشت اما نور عقل او تا مرز پیامبری می رسید و این بود که نامش هنوز که هنوز است از یادها نرفته است.

ما معتقدیم(دین)که انسان سالم ، ‌انسانی است که روحش مریض نباشد که این مریضی با مریضی جسم فرق ها دارد. مرض روح غیبت است و دروغ ، تهمت است و نگاه حرام و... اینها همه امراض روح هستند که انسان را معیوب می کنند.

خلاصه اینکه انسان با تمام انسانیتش بدون روح انسان نیست که این روح است که انسان ساز است . و آنجا که روح مریض است انسان معیوب است و آنجا که روح سالم است ، انسان هم به کمال انسانیت نزدیک . راستی که هرچه هست همین روح است و خدا هرچه فرموده است مقصودش تعالی روح انسانی بوده است ، نه جسم او . روح است که بقاء را بدنبال دارد ، نه جسم که دیر یا زود فناء را درک می کند.

و این است که اصلی ترین هدف قرآن کریم تهذیب است و تزکیه ی نفس . قَد اَفلَحَ مَنْ زَکَّاهَا وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا


کلمات کلیدی: هدف شناسی، فضیلت های انسانی، معرفت، خودشناسی، قرآن کریم، صراط مستقیم، سیر و سلوک، گناه و توبه، دست نوشت، یادداشت ها

روزه داران واقعی

ســین.میــــم دیدگاه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ماه مبارک رمضان هم رسید .به ما یاد دادند که این ماه ، ماه خودسازی و عروج انسان است به جایگاه قرب . آنجا که ملک نای رفتنش نیست. در فرصت ماه مهمانی او بدنبال پناهگاهی هستیم که ظرفیت وجودمان را زیاد کند. و از یازده ماه بُعد و دوری از خدا در یک ماه قرب بخدا را بدست بیاوریم.

ماه رمضان را به روزه اش می شناسند. روزه ای که ظاهرش نخوردن و ننوشیدن است ،‌ اما باطنش مهمتر از اینهاست . که هدف هم باطن این روزه داری هست نه ظاهر که ما جلوه ی ظاهر را گرفته ایم و باطن فروش شده ایم. راستی ! اگر هدف تنها جسم بود که نخوریم و ننوشیم ، چه فایده ای در بر داشت؟

اگر نخورم و ننوشم ولی دهان روح را باز گذارم و هررنگ و هر نوع نوشیدنی و خوردنی ضرر بار روح را با جان و دل میل کنم ، روزه ام چه تأثیری می تواند در زندگیم داشته باشد؟ اصلا دیگر فاید ای هم دارد؟ مثل آن بیچاره که پرسید : آقا اگر در حال روزه داری نگاه به نامحرم کنم روزه ام چگونه است؟جواب این بود که روزه ات صحیح است اما.....

پشت این اما همه چیز هست . خشم و غضب الهی ، بی ارزش شدن روح آدمی و یا هزاران حرف دیگر که خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .فقط می توان گفت : تنها اثر روزه ات انجام واجبی است از واجبات اما این روزه با این عظمت در زندگی نقشی نخواهد داشت.

مثل آن زن روزه داری که آمد خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله). رسول خدا شیر به او تعارف کرد.
رد کرد و گفت یا رسول الله روزه ام .
تو چگونه روزه داری حال آنکه گوشت برادر یا خواهر مومنت را یک ساعت پیش خوردی (غیبت کردی)؟می خواهی ببینی که تو گوشت خوردی؟ قی کن!
و لخته های گوشت از دهانش بیرون آمد .

انسان روزه بگیرد و غیبت کند یعنی دهان جسم خودش را از غذای حلال ببندد و دهان روح خود را برای غذای حرام باز کند


کلمات کلیدی: هدف شناسی، فضیلت های انسانی، معرفت، سیر و سلوک، بندگی، عارفانه، دست نوشت، یادداشت ها

لحظه های پوچ

ســین.میــــم دیدگاه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام . این نوشته صرفا جهت اطلاع ِ نَفْسهایی است که عمری سر در لاک غفلت کرده اند  و آیات و نداهای رحمانی هنوز بیدارشان نکرده است. از جمله ی آن نفس ها این وجود حقیر است. و اما وقتی ساعتها و روزها را آرام به بهای هیچ و پوچ می فروشیم تازه به حقارت خودمان پی می بریم. وقتی لذت زندگیمان تنها شمارش آمار وبلاگ هست ، وقتی هدف از زنده بودن و زندگی کردن تنها بودن است و بودن ، نه شدن ؛ وقتی ثانیه ها ، ساعتها و روزها هیچ فرقی برایمان ندارد؛ تازه می فهمیم از این خانه ی وسیع و گسترده ی وجود ، تنها اکتفا به مستراحش کرده ایم و بس.

راستی ارزش ما این است ؟؟؟ این است آن عظمت انسانی که خدا در عظمتش فرمود : فَتَبَارَکَ اللهُ اَحسَنُ الخَالِقین؟؟؟نه ، هستی بزرگتر از این یافته های من است و انسان پس از هزاران سال هنوز که هنوز است ناشناخته است. ارزش فرصت ها و زمان هایی را که با طلا هم نمی توان بدست آورد را ندانستیم و شاید تا آخر نخواهیم دانست. حرفهای من به این سطرها خلاصه نمی شود که هستی و وجودی با این عظمت هیچ گاه به ارزش خود پی نخواهد برد.

علی(علیه السلام) با اینکه لحظه لحظه و تمام سرمایه های خود را به کار انداخت اما در آخر فریاد :‌آه مِن قِلَّةِ الزَاد و بُعدِ الطَّریق سر داد و از هستی گذشت. او علی بود که داغ کم و اندک بودن توشه زجرش می داد و این مائیم که عمر محدود خود را محدود ِ محدودها کرده ایم و نه تنها غصه ای نداریم که خوشحالیم از حال خود . خوشحالیم از اینکه خودمان را داده ایم و چند بارک الله و چند تا خانه و چندتا ماشین و چند تا فلان و فلان گرفته ایم و فرار هم می کنیم که نکند طرف معامله را بهم بزند.

این خریدارها از دلم گرفته تا دل مردم تا جلوه های دنیا و وسوسه های دشمن همه شان پیسی گرفته اند و چیزی ندارند . مرا زیاد نمی کنند ، خودشان زیاد می شوند و از من می ربایند و شاهکارشان اینکه فکر و محاسبه ی من را چنان مشغول کرده اند که نمی فهمم چقدر بوده ام و چقدر باخته ام. خلاصه ی کلام اینکه غافلیم ؛ غافل از اینکه اینها قیمت یک لحظه ی ما نیست. چی می گویم ! نه اینها که تمام الماس ها و نفت ها و طلاها و نقره ها و تمام زمین و حتی بهشت قیمت یک لحظه ی ما نیست. ما در یک لحظه می توانستیم بیش از زمین و بیش از بهشت بدست بیاوریم می توانیم به رضوان و لقاء دست بیابیم.

این حرفها حرفهای من نیست که از لبی بیرون آید و بر گوشی نشیند. این حرفها ، سوز و گداز عمری است که اگر دیر حرکت کنیم از دست می دهیم.خدا رحمتش کند آن مرد با عظمت را که عشق را اینگونه تفسیر کرد(علی صفایی حائری - عین صاد)

وَ مَا هَذِهِ الحَیَاتُ الدُنیَا إلا لَهوٌ وَلَعِبٌ وَ إنَّ الدَّارَ الاخِرَةَ لَهِی الحَیَوان لَو کانُوا یَعلَمُون(عنکبوت 64)

این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازیچه نیست و اگربدانند ، زندگی حقیقی همان سرای آخرت است



آه از توشه ی کم و دوری راه آخرت 

 


کلمات کلیدی: جوان، هدف شناسی، اخلاقی، مراقبه، معرفت، خودشناسی، طلبگی، توصیه اخلاقی، سیر و سلوک، عین صاد - علی صفایی حائری، دست نوشت، یادداشت ها

فرصتی برای یار

ســین.میــــم دیدگاه

حضرت آیت الله جوادی آملی مفسر عظیم جهان اسلام فرمودند :

اگر انسان بخواهد نماز شب بخواند به درس روز لطمه  وارد نمی شود به شرط این که شب ها یک مقدار زود بخوابد و شام را سبک ترمیل کند . شام را هرچه شبک تر میل کنید بهتر است . شما می دانید بدن دو وعده غذا بیشتر احتیاج ندارد. به ما گفته اند اگر سیر هستید غذا نخورید ، در روایات آمده است در حال سیری غذا خورد استعداد را کم می کند.

یکی از بیانات نورانی حضرت امیر این است که : فطانت و هوشمندی با پرخوری جمع نمی شود . پرخور هرگز خردمند نمی شود . چرا ؟ برای این که تمام تلاش و کوشش روح این است که این غذاها را هضم کند و دیگر فرصت اندیشیدن ندارد. درست مثل آن است که شما یک متخصص دانشمند را رفتگر کوی و برزن کنید تا زباله ها را جمع کند.

اگر کسی بتواند استاد باشد چرا او را به رفتگری وادار کنیم ، بگوییم زباله ها را جمع کن . غذایی که می خوریم تا به مواد دفعی و زباله تبدیل شود طول می کشد . این کار را که بدن انجام نمی دهد ؛ این روح است که با واسطه ی بدن این کارها را انجام می دهد.

خلاصه حیف است انسان روح خود را به رفتگری وادار کند . وجود مبارک امیرالمومنین علیه السلام فرمود : لا تجتمع عزیمة و ولیمة. یک وقت انسان اهل سورچرانی است ، می خواهد این جا سور بخورد و آنجا سور بخورد ، هر روز میهمان باشد . آدم سور چران اهل عزم نیست.

انسان تا می تواند بهتر است دستش کنار سفره خودش باشد . اگر کسی بخواهد اهل عزیمت و جزء وارثان اولوالعزم باشد ، در همان رفت و آمد با ارحام هم مراقب است .

گاهی میهمانی هایی پیش می آید که عیبی ندارد انسان برود ، اما این که سورچران باشد با اهل عزم بودن سازگار نیست. پس نماز شب انسان را از کار روز باز نمی دارد ،‌ بشرط آن که انسان مراقب مسائل جنبی باشد.

خیلی از برنامه های تلویزیون است که انسان می تواند نگاه نکند ، همه ی سریال ها که سودمند نیست . خیلی از جلسات و گفت ها و شنیدن ها سودمند نیست . حضرت امیر به فرزندش فرمود : جوان ! مبادا کاری کنی یا حرفی بزنی که دیگران به تو بخندند. این کار ،‌تو را کوچک می کند . اگر نیم ساعت به اذان صبح بلند شوید هم به نماز شب می رسید هم به نماز اول وقت ؛ بعد هم کمی استراحت می کنید و به درس روز هم لطمه ای وارد نمی شود.

 

 --------------------------------------------------------------

نهج البلاغه ، خطبه 241

توصیه ها ، پرسش ها و پاسخ ها 


کلمات کلیدی: جوان، اخلاقی، توصیه اخلاقی، یاد خدا، شب زنده داری، سیر و سلوک، نمازشب، علما، نهج البلاغه، آیت الله جوادی آملی

راهی که علی(ع) نشان داد !

ســین.میــــم دیدگاه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی اوقات آنقدر سرگرم داشته هامان هستیم که نداشته ها را فراموش می کنیم . نداشته هایی که شاید تمام داشته ها یمان را می ارزد. داشته هایی که بظاهر زیبا و در باطن پوچ . آری. دنیا را خوب درک کردیم ، آنقدر که خالق او را فراموش کرده ایم و غرق در مخلوقش شده ایم.

مروری داشتم به کتاب علی علیه السلام ، نهج البلاغه ؛ کتابی که برادر قرآن نام گرفته است . چه دریای عمیقی است این کتاب آسمانی که از مردی آسمانی به زمینیان هدیه شد.عنوانی چشمهایم را لحظه ای به خود مشغول کرد :‌ راه اصلاح دنیا و آخرت

حرف ، حرف علی است که با جان و دل عمل کرد و با زبان بیان کرد آنچه را یافته بود : کسی که میان خود و خدا اصلاح کند ، خداوند میان او و مردم اصلاح خواهد کرد ، و کسی که امور آخرت را اصلاح کند ، خدا امور دنیای او را اصلاح خواهد کرد ، و کسی که از درون جان واعظی دارد ، خدا را بر او حافظی است .

با این بیان امیر ، حرفی نیست که حرفها هم سکوت اختیار می کنند .

 

 

 

 

 ---------------------------------------------

 

مَنْ اَصْلَحَ مَا بَینَهُ وَ بَینَ اللهِ اَصْلَحَ اللهُ مَا بَینَهُ وَ بَینَ النَاسِ، وَ مَنْ اَصْلَحَ اَمْرَ آخِرَتِهِ اَصْلَحَ اللهُ لَهُ اَمْرَ دُنْیاهُ ، وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِن نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیهِ مِنَ اللهِ حَافِظٌ(حکمت 89) 

 


کلمات کلیدی: حدیث، اخلاقی، حضرت علی(ع)، معرفت، توصیه اخلاقی، دنیا و آخرت، یاد خدا، سیر و سلوک، نهج البلاغه، علم و عمل، بندگی

   1   2      >
?بازدید امروز: (5) ، بازدید دیروز: (9) ، کل بازدیدها: (693940)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ