سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

ماه و دلربا مثل شعبان!

ســین.میــــم دیدگاه

بسم الله الرحمن الرحیم

جمال زیبا و دلربایش از راه رسید . جمالی که مقدمه است برای رسیدن به خدا . زیباست چرا که درس عاشقی می دهد و دلرباست از آن باب که سحرهای مهربانی با حال و هوای خدا دارد.

ماه است دیگر . مگر می شود زیبا و دلربا نباشد . مگر می شود با این جمال ، روشنایی شب های تار ما نباشد . اصلا مگر می شود با طلوعی به زیبایی حسین و عباس و سجاد(علیهم السلام) که حال و هوای خاصی نداشته باشد.

ماه شناس که باشی می فهمی چه می گویم . ماه اگر ماه باشد از ابتدا و وسط و انتهایش خوب و با صفا بودنش روشن است .ابتدایش با نور و وسطش با نور و انتهایش رسیدن به خود نور .زیبا نیست ؟

خودت قضاوت کن ؛ حال و هوای سحرهای با صفایش ، دلت را نمی برد؟ حال و هوای " واسمع دعائی " مناجات شعبانیه ، دلت را زیر و رو نمی کند؟ زیبا نیست که از دنیا جدا می شوی و به سمت او فرار می کنی ؟ " و قد هربت الیک " و در مقابل او سر تعظیم فرو می آوری که " و وقفت بین یدیک "

دوست دارم شب های این ماه مهربان را با مناجاتی که درس عاشقی را اینقدر زیبا می آموزد ، شب زنده داری کنم . همان مناجاتی که دل ِ اولیاء را برده است . همان مناجاتی که از زبان دوازده نور گذشته است و به من و تو رسیده است .

قدر خودت را بدان و عاشقی را شروع کن . میدانی باید در این ماه تجارت بزرگی کنی ؟ آماده ای برای این تجارت بزرگ ؟ سرمایه ات را به دست بگیر و بیا که ماه ، ماه رسول خداست و تجارت خانه ی آخرین پیامبر. باید آنقدر سود به دست آوری که لیاقت ملاقات محبوبت را بدست آوری .

میدانی جنس چیست ؟ جنس ارزشی و پر بها در این ماه صلوات است بر آن رسول مهربانی و خاندان پاک و مطهرش. آماده شو ای عزیز برای بندگی و عاشقی که فرمود : شعبان ماه من است در این ماه بر من و خاندان من بسیار صلوات فرستید . اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 


کلمات کلیدی:

فقط یک لحظه غفلت!

ســین.میــــم دیدگاه

بسم الله الرحمن الرحیم

حیف است که سراپا غرق رحمت جاریش باشی و یکباره غافل شوی و با سرعت نور به همان نقطه ای پرتاب شوی که بودی . تنها به خودش باید امید بست و از خودش و اولیائش مدد گرفت تا لحظه ای غافل نشویم از او که ....


کلمات کلیدی:

ضیافتی کوتاه ولی ماندگار

ســین.میــــم دیدگاه

چشم هایم را که باز کردم دیدم در بین خوبان روزگار ، در حال عشق بازی با محبوب ِ هستی هستم . شور و هیجانش به کنار . اینکه هرچه حرفهایش را می شنیدی و هرچقدر حرف می زدی ، خستگی حس نمی کردی.

سحرها با شور و حالی ثانیه ها را التماس می کردی که آرام تر از کنارت عبور کنند تا مبادا از آن ها جا بمانی . چه ضیافتی بود و چه حال و هوایی.هر چقدر سرمایه می گذاشتی باز هم حس می کردی ،فرصتت کم است . از خواب و خوراکت می زدی تا به او برسی.

و سه روز به همین راحتی گذشت . تمام فکر و ذکرت این بود که چطور شد که آ سید احمد آقای خوانساری از ابتدای بلوغش ، یک گناه هم نکرد و تو گرفتار گناه شدی . چطور شد خیلی ها از خودشان گذشتند و تو هنوز در خودت مانده ای .

تمام فکر و ذکرت این بود که چرا بغل دستی ات اشک دارد و تو نداری و حتی آخرین فراز های ام داوود را می شنیدی و می لرزیدی که نکند قطره ای از چشم های خشکم نچکد و تو را شرمنده از خانه ی یار بیرون ببرد.

هر جور بود گذشت ...

وقت بیرون آمدن ،خانواده ها را می دیدی که گل به دست منتظر عزیزشان بودند ، چرا که از ملاقات یار برگشته و پاک و خالص است . پدری صورت پسرش را می بوسید و التماس دعا می گفت ...

و در آخر ، حاج آقای ماندگاری گفت : اعتکافتان را با این هشت چیز بیمه کنید :
1- نافله ها را فراموش نکنید ، حتی اگر شده ده دقیقه قبل از اذان صبح بیدار شوید و دو رکعت شفع و یک رکعت وتر بخوانید.
2- سعی کنید هر ماه ، سه روز روزه بگیرید .
3- سعی کنید روزی یک خط روضه برای خودتون بخونید حتی با یک بیت شعر...
4- سعی کنید انس با قرآن را داشته باشید حتی اگر شده روزی دو صفحه
5- هر روز مقداری صدقه بدهید مقدارش فرقی نمی کند .
6-استغفار را همیشه داشته باشید.
7-ذکر گفتن را ترک نکنید خصوصا ذکر صلوات را که بهترین ذکر است .
8-دعا کلید نجات است از آن غافل نباشید


کلمات کلیدی:

دنیا ، خانه ی آزمایش بندگی

ســین.میــــم دیدگاه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دنیا را سرای آزمایش بندگانش قرار داد تا به این وسیله به آسایش و آرامش آخرت دست یابند. خانه ای که سرشار است از لطف و رحمت حق و رسیدن به آن همه مقامات عالی بندگی جز به وسیله ی این خانه امکان ندارد.

با خودت می گویی : خانه ای که خدا اینقدر آن را مذمت کرده چطور این همه عظمت دارد ؟ حقیقت این است که مذمت های الهی درباره ی دنیا را درست نفهمیدیم .

اصلا مگر دنیا ، غیر از زیبایی چیزی دارد ؟ مگر میشود چیزی را که خدا خالق آن است بد باشد ؟ کمی که فکر کنی می بینی خود ما هم جزئی از این دنیا هستیم پس حواست را جمع کن تا به بیراهه نروی .

دنیا از من و تو و زن و فرزند شروع می شود تا پول و دارایی و زمین و ماشین و... در ذات اینها جز خوبی هیچ نیست . دنیا مملو از خوبی هاست فقط تو باید مواظب خودت باشی.

مواظب باش این همه خوبی را در مسیر بندگی خدا قرار دهی . میدانی یعنی چه؟ محبت به زن و فرزند و مال و دارایی هیچ وقت بد نبوده و نیست بلکه دوست داشتن زن و فرزند و محبت به آنها ، مقامت را نزد خدا بالا می برد . تو با زن و فرزند ، به معراج می رسی .

اگر عاشق خدا هستی باید عاشق خلق او هم باشی اما حواست را جمع کن ، اینها آمده اند تا تو را به خدا برسانند . دنیا با تمام دارایی اش ، آمده است تا تو را به سمت خدا ببرد نه اینکه راه را گم کنی و به خودش مشغول شوی .

دنیا زمانی شر و بد می شود که تمام هدفت و مقصدت را رسیدن به آن بدانی ؛ زمانی بد می شود که خودت را محدود به آن کنی در حالی که دنیا آمده است تا تو را به آخرت برساند.

دنیا زمانی بد است که خودت را وابسته به آن بدانی و به خاطر آن از راه و رسم بندگیت فاصله بگیری و خودت را مشغول آرامش و آسایش محدود آن کنی.

آرامش و رفاه در آخرت است و تو باید برای رسیدن به این آرامش از دنیا بهره بگیری . کم نیستند کسانی که راه را گم کردند و فکر کردند دنیا ، سرای آرامش است و تمام فرصت های زندگی خود را برای رسیدن به آن صرف کردند.

بدان که دنیا مثل یک جاده است که تو را به سمت مقصد و هدفت سوق می دهد مبادا دلخوش به سرسبزی های ظاهری این جاده  کنی و از مقصدت بمانی ....[1] 



[1] با استفاده از احادیث امیرالمومنین و امام هادی علیهماالسلام ....باشد که راه را به وسیله ی رهروان واقعی آن بشناسیم و حرکت کنیم

 


کلمات کلیدی: دنیا و آخرت، بلا و آزمایش، حقیقت دنیا، زهد در دنیا، ترک دنیا

عبد باش و بندگی کن!

ســین.میــــم دیدگاه

بسم الله الرحمن الرحیم

می گفت : عبد باش و بندگی کن . راهش هم مشخص است؛ هیچ دیده ای که مرده ، زیر دست غسال ، چگونه است ؟ هیچ حرکتی از خودش ندارد و تا غسال ، دستی به او نزند و او را به راست یا چپ ، حرکت ندهد ، حرکتی از خودش ندارد .

سعی کن خودت را مثل یک مرده در زیر فرامین الهی قرار دهی . از خودت و خواسته های نفسانیت هیچ حرکتی نداشته باش و تنها با امر و نهی های الهی حرکت کن تا به آنچه می خواهی برسی.

وقتی راه بندگی را اینگونه پیمودی ، می رسی به مقامی که « علمه الله علم ما لم یکن یعلم» راه را برایت باز می کند و تو را تا سر منزل مقصود می رساند . هیچ نیازی نیست بدنبال استاد اخلاق بگردی ؛ چرا که اگر ، تو خوب شاگردی خدا را بکنی ، خودش می شود استاد اخلاق تو .

به دانسته هایت عمل کن و در راه او حرکت کن تا علمی را در وجودت به جریان اندازد که به هیچ صورتی توان رسیدن به آن را نداری . تو خوب بندگی کن تا دستت را بگیرد و به عرش برساندت . « عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی» بنده ی من ! مرا اطاعت کن تا تو را مثل خودم بکنم.

وقتی روح و جانت با بندگی او جهت گرفت و شدی مثل یک میت در زیر دست غسال ، حرکات و افعال و حرفهایت می شود خدایی . دعایت را رد نمی کنند و در هر سراشیبی دستت را می گیرند مثل آن خار کن که از کوچه پس کوچه ها رد می شد که ناگهان صدای ناله ی مادری را شنید .

سرش را بالا گرفت که دید کودکی در حال افتادن است . مضطرب شد و با صدا و ندایی از دل گفت : یا الله . کودک بین زمین و هوا معلق شد . خار کن ، کودک را به زمین گذاشت و حرکت کرد . دور او را گرفتند و گفتند : که هستی و چه کردی که به این مقام رسیدی ؟

خار کن ، با آرامشی که از درونش جریان گرفته بود ، گفت : یک عمر ، بندگی کردم و حال یک بار از او خواستم و او رد نکرد. سیم دلت که وصل باشد و خودت را در مسیر بندگی او کنی می شوی مصداق این حدیث « من کان لله کان الله له » هر کس مال خدا باشد ، خدا هم مال اوست .  


کلمات کلیدی:

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
?بازدید امروز: (25) ، بازدید دیروز: (85) ، کل بازدیدها: (708139)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ