سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

فطرتی ناب،پاداش یک ماه بندگی

ســین.میــــم دیدگاه


تلاوت قرآن ، روزه داری ، اهمیت به واجبات ، ترک محرمات ، سحر خیزی . همه اینها واژگانی است که ما مسلمانها اُنسی ویژه به انها داریم . اُنسی یک ماهه و شاید هم برای عده ای تمام عمرشان غرق در این معنویات . راستی که ما مسلمانها در طول یک ماه بندگی و انجام این توفیقات الهی به اوج بندگی می رسیم .

پس از گذشت یک ماه به فطرت توحیدی خودمان می رسیم . فطرتی که ناب ِ ناب است و هدف خلقت جن و اِنس . بندگی همان فطرت خالصی است که فَطَرَ الناسَ عَلَیها ، خدا ما را بر اساس آن خلق کرد.

یعنی از بدو تولد یک انسان بندگی و عبودیت در وجودش نهادینه شده است اما در طول زمان از آن فاصله می گیرد.

ماه مبارک رمضان فرصتی است تا به آن فطرت اصیل و خالص خود باز گردیم . یعنی با انجام این توفیق اجباری می رسیم به مقام عبودیت و بندگی . و پس از یک ماه باید سعی کنیم این حال را حفظ کنیم و حفظ کردن این فطرت ناب و خالص الهی ، انجام همین برنامه ها در دیگر ماه های الهی را می طلبد.

یعنی اگر می خواهیم این حالت معنوی و این احساس بندگی در ما همچنان زنده بماند ، اُنس با قرآن ، اهمیت به واجبات و ترک محرمات ، سحرخیزی و گاهی روزه داری ، باید همچنان در ما جاری باشد و تنها محدود به ماه مبارک رمضان نشود.

با امید به اینکه در این ماه خدا به فطرت اصیل خودمان رسیده باشیم ، از خداوند متعال خواستاریم این شور و شعور و این لذت حضور و مناجات و بندگی را همچنان در ما زنده نگه دارد.


کلمات کلیدی: قرآن کریم، مناجات و دعا، توصیه اخلاقی، یاد خدا، ذکر خدا، علم و عمل، بندگی، دست نوشت، یادداشت ها، فطرت سالم، سحرخیزی، انس با قرآن

آنچه در طلبگی می گذرد!

ســین.میــــم دیدگاه


از هر طرف که رد میشی یکی یه تیکه بارت می کنه ، جوجه آخوند ، حاج آقا تقبل الله ، ووو از این قبیل عنایات که شامل حال ما طلبه ها می شه. این جمله رو گفتم تا حرفم رو از همین جا شروع کنم.

دنیای طلبگی هم مثل بقیه ، برای خودش دنیائیه . دنیایی که از ابتدا تا انتهاش شیرینی و لذت حضور خدا موج می زند اما سختی های خودش رو هم دارد. از وقتی که یک طلبه وارد حوزه میشه ، تمام نیرو و کشش فامیل و بعضا خانواده چماق میشه توی سر این طلبه . و از راه های مختلف سنگ میذارند جلوی پاش ، با تمام اینها طلبه به مسیر خودش ادامه میده.

بعضا خانواده ی طلبه ای از لحاظ مالی در وضعیت مناسبی بسر می بره و اتفاقا با طلبه شدن پسرشون مشکلی نداره ، که در این حال طلبه با حمایت خانواده می تونه راحت به زندگیش سر و سامان بده. اما اکثر طلبه ها در وضعیتی نیستند که بتونند با پول و در آمد طلبگی زندگی مرفه و بی دردسری داشته باشند.

باید عرض کنم کم در آمدترین قشر جامعه ما در حال حاضر همین طلبه ها هستند که شاید میشه گفت حداکثر حقوقی که دستشون رو می گیره 500 هزارتومان هست . البته این مبلغ رو هم همه ی طلبه ها نمی تونن بدست بیارند ،‌و تنها عده ی خاصی از طلبه ها که دست به کارهای اجرایی حوزه دارند می تونن در بیارند مثل اساتید و کارمندان حوزه .

طبق بررسی هایی که صورت گرفته حدود 90 درصد طلبه ها زیر خط فقر زندگی می کنند . با این حال هم طلبه ها به این زندگی طلبگی راضی و قانعند هر چند به مشکلات زیادی ممکن است بر بخورند.

از این رو تمام اتهاماتی که به روحانیت زده میشه مبنی بر اینکه : روحانی جماعت ، از دولت پول میگیره و... همه و همه حرفهایی است که هیچ پشتوانه و اعتباری ندارد.

آنچه مهم است این است که روحانیت ما ، با همین مبالغ کم و ناچیز به راحتی و آرامش به زندگی خود ادامه می دهند و هیچ باکی از بی پولی و... ندارند. روحانیت عظیم الشأن شیعه از زمان صدر اسلام تا حال سرمایه و منبع مالی بخصوصی نداشته و ندارد ، تنها منبعی که می توان ذکر کرد ، استفاده از وجوهات شرعیه ای است که سهم امام زمان (عج) نامیده می شود. ، که به مقدار خیلی کم بین طلبه ها تقسیم می شود.

به هر حال حرفم را خلاصه می کنم در اینکه ، سعی کنیم هر حرفی در هر زمینه ای می زنیم ،بر اساس علم باشد . بقول علامه حسن زاده آملی : آی مردم ! دلسوزتر از ما(عمامه بسرها) کسی رو برا خودتون پیدا نمی کنید.

اگر تمام عقده ها و حرفهایی را که شنیده ایم و یا به اشتباه دیده ایم کنار بیندازیم ، خواهیم دید که هیچ قشر و هیچ نهادی حاضر نیست با این مبلغ کم و ناچیز قدم از قدم بر دارد اما آنچه که روحانیت را در این مسیر ثابت قدم می کند توکل بخدا و بدنبال رضایت حضرت حق رفتن است و بس.

 


کلمات کلیدی: هدف شناسی، طلبگی، زندگی، صراط مستقیم، علم و عمل، دست نوشت، یادداشت ها، احترام به روحانیت، عمامه به سرها، طلبه، حوزه

مصائب طلبگی!

ســین.میــــم دیدگاه


حضرت نوح بیش از نهصد سال پیام و رسالت الهی را با خود همراه داشت و در طول این مدت ، تنها تعداد انگشت شماری به سوی او رفتند. بنابر فرموده ی قرآن کریم : فَلَبِثَ فیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسینَ عاما .صبر حضرت نوح به نهصد و پنجاه سال کشید. اما در این مدت طولانی هرگز دست به نفرین نگشود و هرگز به مسیر و راه خود شک نکرد و با تمام توان به تبلیغ دین حق مشغول شد.


و اگر نبود وحی و پیام الهی مبنی بر اینکه دیگر انذارها و بشارت های تو برای این مردم ثمره ای ندارد قطعا حضرت نوح تا آخرین لحظه از عمر شریفشان را در این مسیر سپری می کردند:‌ وَ أُوحِیَ إِلى‏ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلاَّ مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما کانُوا یَفْعَلُون .( و به نوح علیه السّلام وحى شد که جز همین عدّه که ایمان آورده‏اند دیگر ابدا هیچ کس از قومت ایمان نخواهد آورد و تو بر کفر و عصیان این مردم (لجوج) محزون مباش،)


رسول خدا (صلی الله علیه وآله) اگر چه عمرشان به این اندازه نرسید اما در تمام طول زندگی ، سختی را بجان خرید و غصه ی جهنمی شدن مردم را لحظه ای او را آرام نمی گذاشت و از خدا طلب هدایت آن مردم را داشت.

در تاریخ پر فراز و نشیب زندگی رسول خدا سختی ها و مشکلات فراوانی به چشم می خورد که همه ی آنها با صبر و تلاش حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) به جریان افتاد و نتیجه اش این شجره ی طیبه(اسلام) است . سختی هایی که از سنگ زدن بچه های طائف به وجود مبارکشان شروع می شد تا لعن و نفرین های قریشیان و هم کیشان حضرت ، تا تبعید و حبس در شعب ابی طالب به مدت 3 سال .


این ها را با تمام مشقت ها تحمل کرد و هرگز تسلیم نشد . راستی که یک طلبه باید اسوه ی تبلیغی خود را حضرت رسول قرار دهد تا ثمره ی تبلیغ خود را به بهترین نحو دریافت نماید. طلبه ای که صبر در مقابل مخالفانش ر ا ندارد دیر یا زود تسلیم می شود و از مسیر طلبگی عقب می افتد و پس از مدتها خدمت در لباس روحانیت به این نتیجه می رسد که راه را به اشتباه انتخاب نموده است .


مسیر طلبگی مسیری است ، که احتمال سنگ خوردن ، توهین شد، فحش شنیدن ، مسخره شدن به دست بچه ها و حتی برداشته شدن عمامه دارد. شاید بتوان گفت سخت ترین مسئولیت و وظیفه در جامعه ی حاضر ما طلبگی است ، چون از هر لحاظ بخواهیم بسنجیم می بینیم محرومیت وجود دارد. اما وقتی یک طلبه به سختی ها و مشکلاتی که رسول خدا در راه حفظ این شجره ی طیبه متحمبل شده اند نگاه کند ، این مسئله را اینگونه با خود حل می کند : وقتی رسول خدا ، فحش شنیدند ، خاکستر بر سرشان ریختند ، توهین شدند ، سنگ خوردند ، پس باکی نیست از اینکه من هم سنگ بخورم ، فحش بشنوم و حتی عمامه ام را از سرم بردارند.


کلمات کلیدی: راه های موفقیت، طلبگی، ذکر خدا، امتحان الهی، علم و عمل، دست نوشت، یادداشت ها، طلبه، مشکلات طلبگی، حضرت نوح، تبلیغ، سختی های تبلیغ

کمال انسان در چیست؟

ســین.میــــم دیدگاه


وقتی حرف از کمال انسان به وجود می آید ، عده ای می گویند چرا خدا از اول ما را طوری نیافرید که زمینه ی انحراف و غفلت نداشته باشیم؟

جواب را می توان اینگونه داد که اگر قرار بود آدمی پاک و طیب و طاهر آفریده شود و قدرت بر گناه و انحراف نداشته باشد نیازی به خلقت او نبود ، چون فرشتگانی هستند که در طول 24 ساعت مشغول بندگی و عبودیت خدا هستند ، رسول خدا در باره ی فرشتگان بی شمار خداوند که همواره به عبادت و بندگی پروردگار خویش مشغول اند ، می فرمایند : در آسمانها به قدر جای پایی نیست ، مگر آنکه در آن فرشته ای در رکوع یا سجده است .

همه ی عظمت انسان به همین اختیار اوست. به همین که خودش راه حق یا باطل را تشخیص دهد و یکی را انتخاب کند.

اگر قرار بود آدمی ملکی و ملکوتی باشد و بس، نیازی به وجودش نبود و باز هم اگر قرار بود غرق در شهوت و خود پرستی و دنیا پرستی باشد ، چارپایان در خلقت بر ما مقدم بودند و نیازی به وجود ما بود .

پس هدف خداوند آن بود که موجودی برخوردار از تمایلات و گرایش های متفاوت بیافریند ، موجودی که با اراده و اختیار خود ، مسیر حق و بندگی را انتخاب کند و گرنه خداوند فرشتگان بی شماری را آفریده بود که شأن و وظیفه ی آنها تنها عبادت و بندگی خداست.

پ.ن : در صورت هرگونه پیشنهاد یا انتقاد در مورد نوشته ها لطفا بدون هیچ رو در واسی بصورت خصوصی به بنده اطلاع بدید :)

پ.ن 2: نوشته های من کامل نیستند می تونید با یه نظر کاملش کنید.ممنون


کلمات کلیدی: فضیلت های انسانی، معرفت، خودشناسی، سوال و جواب، دست نوشت، یادداشت ها، کمال انسان، انسان، انسان کامل، آفرینش انسان، پاسخ به شبهات

سقوط در پرتگاه!

ســین.میــــم دیدگاه

هر انسانی با هر پست و مقامی که باشد در لبه ی پرتگاه قرار دارد و هرلحظه امکان لغزیدنش می رود.

ما بر لب پرتگاه جهنم قرار داریم و گناه ، آستانه ی سقوط به جهنم است . یعنی آنچه ما را به داخل جهنم سقوط می دهد ، تنها و تنها گناهان ماست.

گناهانی که با زبان ،چشم و دیگر اعضا انجام می شوند. برای رها شدن از این پرتگاه ، باید دل را به نور ایمان روشن کرد و هر لحظه به ریسمان محکم الهی چنگ زد و از بارگاه او خواست ، تا مبادا ما را لحظه ای به حال خودمان رها کند.

که رها شدن از درگاه با عظمت او جز گمراهی هیچ ثمره ای در بر ندارد. الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا


کلمات کلیدی: جهنم، بندگی، دست نوشت، یادداشت ها، سیر و سلوک، انسان، سقوط در جهنم، پرتگاه، دعای پیامبر

<      1   2   3   4   5      >
?بازدید امروز: (38) ، بازدید دیروز: (69) ، کل بازدیدها: (696639)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ