سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کمال انسان در چیست؟

ســین.میــــم دیدگاه


وقتی حرف از کمال انسان به وجود می آید ، عده ای می گویند چرا خدا از اول ما را طوری نیافرید که زمینه ی انحراف و غفلت نداشته باشیم؟

جواب را می توان اینگونه داد که اگر قرار بود آدمی پاک و طیب و طاهر آفریده شود و قدرت بر گناه و انحراف نداشته باشد نیازی به خلقت او نبود ، چون فرشتگانی هستند که در طول 24 ساعت مشغول بندگی و عبودیت خدا هستند ، رسول خدا در باره ی فرشتگان بی شمار خداوند که همواره به عبادت و بندگی پروردگار خویش مشغول اند ، می فرمایند : در آسمانها به قدر جای پایی نیست ، مگر آنکه در آن فرشته ای در رکوع یا سجده است .

همه ی عظمت انسان به همین اختیار اوست. به همین که خودش راه حق یا باطل را تشخیص دهد و یکی را انتخاب کند.

اگر قرار بود آدمی ملکی و ملکوتی باشد و بس، نیازی به وجودش نبود و باز هم اگر قرار بود غرق در شهوت و خود پرستی و دنیا پرستی باشد ، چارپایان در خلقت بر ما مقدم بودند و نیازی به وجود ما بود .

پس هدف خداوند آن بود که موجودی برخوردار از تمایلات و گرایش های متفاوت بیافریند ، موجودی که با اراده و اختیار خود ، مسیر حق و بندگی را انتخاب کند و گرنه خداوند فرشتگان بی شماری را آفریده بود که شأن و وظیفه ی آنها تنها عبادت و بندگی خداست.

پ.ن : در صورت هرگونه پیشنهاد یا انتقاد در مورد نوشته ها لطفا بدون هیچ رو در واسی بصورت خصوصی به بنده اطلاع بدید :)

پ.ن 2: نوشته های من کامل نیستند می تونید با یه نظر کاملش کنید.ممنون


کلمات کلیدی: فضیلت های انسانی، معرفت، خودشناسی، سوال و جواب، دست نوشت، یادداشت ها، کمال انسان، انسان، انسان کامل، آفرینش انسان، پاسخ به شبهات

یک پرسش

فاطمه خانم دیدگاه

پرسش:

 

 سوال: امروزه در اینترنت نمادها و نشانه های زیادی برای شیطان پرستان نام می برند. آیا این نمادها واقعا مال شیطان پرستان است؟ نماد چه نقش و اهمیتی دارد؟

 

 سه نکته اساسی در مورد نماد ها باید مورد توجه قرار گیرد. غفلت از این سه امر، ممکن است به شناخت غیر صحیح و تحلیل ناصواب این فرقه منجر شود و یا باعث ترویج ناخوسته آیین شیطانی گردد:

 

 نکته اول، این که جریان شیطانی بسیاری از نمادهایی را که در دیگر آیین ها و مسلک ها ریشه دارد، امروزه به سود خود و در خدمت خود به کار گرفته است. بسیاری از نمادهایی که امروزه به نام شیطان پرستی مشهور شده، متعلق به جریان شیطانی نیست و شیطان گرایان این نمادها را تصاحب نموده اند.هدف آن ها از این تردستی ، اثبات ریشه دار بودن آیین شیطان پرستی و تثبیت این حرکت و اعتماد بخشی به یاران شیطان است. پاره ای از این نمادها در تمدن های باستانی مصر و یونان ریشه دارد و بعضی دیگر تعلق به شرق دارد؛ چنان که آنتوان لاوی در کتابش از اسامی کالی و شیوا که در میان هندوها و یوگی ها دارای جایگاه خاصی است و از جمله خدایان هندو به حساب می آید به عنوان نام های شیطان نام می برد و کالی و شیوا را همان شیطان معرفی می کند. بعضی از نمادهای ماسون ها و یا کابالا هم اکنون در خدمت این آیین قرار گرفته است. هر چند جریان شیطانی محصول عرفان یهود و فراماسونوری است و نتیجه نامشروع این دو جریان محسوب می شود؛ اما باید توجه داشت جریان شیطانی، امروزه خود را به عنوان جریانی برخوردار از سنت های منحصر به فرد و نمادهای ویژه و مبانی مجزا و در یک کلمه یک «جریان مستقل تاریخی» معرفی می کند.

  نکته دوم این که نمادها لزوما معنای واحد ندارند. علت این است که فرهنگ های مختلف از هم دیگر تاثیر پذیرفته اند و اقوام و ملت ها، در تعامل با دیگر فرهنگ ها، دست به اقتباس از دیگران زده و به سود خود، تغییراتی در محصولات و متاع های دیگران ـ البته به نسبت آرمان ها و ارزش های بومی خود ـ داده اند و به مرور، این فراورده جدید به عنوان نماد ارزش ها و باورهای ایشان مشهور شده است. بنابراین نمادها نه ریشه واحد دارند و نه معنای واحد.

  نکته سوم این که از آن جا که نماد خود یک ابزار قوی و نافذ است و برخورداری از نمادهای گویا و متنوع، قدرتی بی بدیل محسوب می شود؛ نسبت دادن نمادهای دیگر جریان هاو آیین ها به شیطان پرستی، تلاش غیر مستقیم برای تبلیغ این مرام انحرافی و کمک ناخواسته به آن است. بنابراین منظور ما از نماد در این جا، نمادهایی است که امروزه شیطان گرایان به سود خود استخدام نموده اند. نتیجه این که نمادهایی که امروزه در خدمت این جریان ضد دینی و ضد توحیدی ایفای نقش می کند؛ باید جهت انتساب این جریان به عقبه سیاسی خود و فهم ریشه ها و مبانی استکباری آن مورد توجه قرار گیرد؛ نه استقلال دادن به این جریان و در نتیجه تبلیغ و تثبیت آن.

 

 در پایان باید اشاره کنیم که شیطان گرایان و مراکز قدرت حامی آن ها، برای ترویج نمادهای شیطانی در حوزه فرهنگ عمومی، از ابزارهای مختلفی استفاده می نمایند که از آن جمله می توان به استفاده از این نمادها در ساخت زیورآلات ، پوشاک و البسه، ‌طراحی ساختمان ها ، نقاشی بر روی دیوارها و اماکن عمومی و ... اشاره کرد.

 

 

 


کلمات کلیدی: سوال و جواب

خضر نبی(ع) و امام حسن(ع)

ســین.میــــم دیدگاه

سوالات خضر نبی(ع) از امام حسن(ع)

حضرت امام جواد (ع) از پدرانشان نقل میفرمایند:
روزى امیرالمؤ منین (ع) به همراه فرزندش ، امام حسن مجتبى(ع) ؛ و نیز سلمان فارسى وارد مسجد شدند و چون در گوشه اى نشستند مردم نزد ایشان جمع شدند ؛ و مردى خوش سیما با البسه ی آراسته ، نیز در میان آنان  نشسته بود.
پس او رو به امیرالمؤ منین  کرد و اظهار داشت : یا امیرالمؤ منین ! مى خواهم سه مسئله از شما سؤ ال نمایم ؟
حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود: آنچه مى خواهى سؤ ال کن .
آن مرد گفت : اوّل این که انسان مى خوابد روحش کجا مى رود؟
دوّم آن که انسان چرا و چگونه فراموش مى کند؛ و یا متذکّر مى گردد؟
و سوّمین سؤ ال این است که به چه دلیل و علّتى فرزند شبیه به عمو، یا شبیه به دائى خود مى شود؟
امام علىّ (ع) به فرزند خود امام حسن(ع) اشاره کرد و فرمود: اى ابو محمّد! جواب مسائل این شخص را بیان نما.
فرمودند: جواب اوّلین سؤ الت ، این است که چون خواب انسان را فرا گیرد، روح او در هوا بین زمین و آسمان در حال حرکت ، یا سکون مى باشد تا هنگامى که صاحبش حرکتى کند و بیدار شود؛ پس چنانچه خداى متعال اجازه فرماید روح به کالبد او باز مى گردد؛ وگرنه تا مدّت زمانى معیّن بین روح و جسد فاصله خواهد افتاد.
دوم تذکر و فراموشى ، که چگونه بر انسان عارض مى شود، بدان که قلب انسان همچون ظرفى سرپوشیده است ، پس اگر انسان بر فرستادن صلوات بر محمّد و آل محمّد مداومت نماید، دریچه قلب او باز و روشن مى شود و آنچه بخواهد در سینه اش آشکار و هویدا مى گردد، ولى چنانچه صلوات نفرستد و خوددارى کند، قلبش تاریک مى گردد و فکرش خاموش خواهد ماند.
و امّا جواب سوّمین مسله که گفتى فرزند چگونه شبیه به عمو و یا شبیه به دائى خود مى شود، این است که اگر مرد هنگام زناشوئى و مجامعت ، با آرامش خاطر و بدون اضطراب عمل نماید و نطفه در رحم زن قرار گیرد، فرزند شبیه پدر یا مادر خود خواهد شد.
ولى چنانچه با اضطراب و تشویش زناشوئى و مجامعت انجام پذیرد، فرزند شبیه به عمو یا دائى مى گردد.
پس آن شخص اظهار نمود: من شهادت به یگانگى خداوند داده و مى دهم ، و شهادت بر بعثت حضرت محمّد (ص) داده و مى دهم و همچنین شهادت مى دهم که تو خلیفه و جانشین بر حقّ پیغمبر خدا خواهى بود.
و سپس نام مبارک یکایک ائمّه اطهار (ع) را بر زبان خود جارى ساخت ؛ و شهادت بر امامت آن ها داد و بعد از آن خداحافظى کرد و از مسجد خارج شد.
آن گاه امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام به فرزند خود حضرت امام حسن مجتبى (ع) فرمود: اى ابو فرزندم! به دنبال آن مرد حرکت کن ؛ و برو ببین چه خواهد شد.
حضرت امام حسن مجتبى (ع) اطاعت کرد و به دنبال آن شخص رفت ؛ و پس از بازگشت چنین اظهار داشت : پدرجان ! مرد چون از مسجد خارج شد، ناگهان ناپدید گشت و او را ندیدم .
امام علىّ علیه السلام فرمود: آیا او را شناختى ؟
حضرت مجتبى سلام اللّه علیه اظهار درشت : شما بفرمائید، که چه کسى بود؟
آن گاه امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام فرمود: همانا او  خضر پیغمبر بود.



کلمات کلیدی: داستان، امام حسن(ع)، سوال و جواب

?بازدید امروز: (18) ، بازدید دیروز: (28) ، کل بازدیدها: (694674)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ