بسم الله الرحمن الرحیم
سلام . این نوشته صرفا جهت اطلاع ِ نَفْسهایی است که عمری سر در لاک غفلت کرده اند و آیات و نداهای رحمانی هنوز بیدارشان نکرده است. از جمله ی آن نفس ها این وجود حقیر است. و اما وقتی ساعتها و روزها را آرام به بهای هیچ و پوچ می فروشیم تازه به حقارت خودمان پی می بریم. وقتی لذت زندگیمان تنها شمارش آمار وبلاگ هست ، وقتی هدف از زنده بودن و زندگی کردن تنها بودن است و بودن ، نه شدن ؛ وقتی ثانیه ها ، ساعتها و روزها هیچ فرقی برایمان ندارد؛ تازه می فهمیم از این خانه ی وسیع و گسترده ی وجود ، تنها اکتفا به مستراحش کرده ایم و بس.
راستی ارزش ما این است ؟؟؟ این است آن عظمت انسانی که خدا در عظمتش فرمود : فَتَبَارَکَ اللهُ اَحسَنُ الخَالِقین؟؟؟نه ، هستی بزرگتر از این یافته های من است و انسان پس از هزاران سال هنوز که هنوز است ناشناخته است. ارزش فرصت ها و زمان هایی را که با طلا هم نمی توان بدست آورد را ندانستیم و شاید تا آخر نخواهیم دانست. حرفهای من به این سطرها خلاصه نمی شود که هستی و وجودی با این عظمت هیچ گاه به ارزش خود پی نخواهد برد.
علی(علیه السلام) با اینکه لحظه لحظه و تمام سرمایه های خود را به کار انداخت اما در آخر فریاد :آه مِن قِلَّةِ الزَاد و بُعدِ الطَّریق سر داد و از هستی گذشت. او علی بود که داغ کم و اندک بودن توشه زجرش می داد و این مائیم که عمر محدود خود را محدود ِ محدودها کرده ایم و نه تنها غصه ای نداریم که خوشحالیم از حال خود . خوشحالیم از اینکه خودمان را داده ایم و چند بارک الله و چند تا خانه و چندتا ماشین و چند تا فلان و فلان گرفته ایم و فرار هم می کنیم که نکند طرف معامله را بهم بزند.
این خریدارها از دلم گرفته تا دل مردم تا جلوه های دنیا و وسوسه های دشمن همه شان پیسی گرفته اند و چیزی ندارند . مرا زیاد نمی کنند ، خودشان زیاد می شوند و از من می ربایند و شاهکارشان اینکه فکر و محاسبه ی من را چنان مشغول کرده اند که نمی فهمم چقدر بوده ام و چقدر باخته ام. خلاصه ی کلام اینکه غافلیم ؛ غافل از اینکه اینها قیمت یک لحظه ی ما نیست. چی می گویم ! نه اینها که تمام الماس ها و نفت ها و طلاها و نقره ها و تمام زمین و حتی بهشت قیمت یک لحظه ی ما نیست. ما در یک لحظه می توانستیم بیش از زمین و بیش از بهشت بدست بیاوریم می توانیم به رضوان و لقاء دست بیابیم.
این حرفها حرفهای من نیست که از لبی بیرون آید و بر گوشی نشیند. این حرفها ، سوز و گداز عمری است که اگر دیر حرکت کنیم از دست می دهیم.خدا رحمتش کند آن مرد با عظمت را که عشق را اینگونه تفسیر کرد(علی صفایی حائری - عین صاد)
وَ مَا هَذِهِ الحَیَاتُ الدُنیَا إلا لَهوٌ وَلَعِبٌ وَ إنَّ الدَّارَ الاخِرَةَ لَهِی الحَیَوان لَو کانُوا یَعلَمُون(عنکبوت 64)
این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازیچه نیست و اگربدانند ، زندگی حقیقی همان سرای آخرت است
کلمات کلیدی: جوان، هدف شناسی، اخلاقی، مراقبه، معرفت، خودشناسی، طلبگی، توصیه اخلاقی، سیر و سلوک، عین صاد - علی صفایی حائری، دست نوشت، یادداشت ها
راهکارهای کنترل ذهن
قسمت دوّم: مراقبت شنیداری؛
دومین مرحله برای ضبط خیال مراقبت شنیداری است. شنیدن رابطه مستقیمی با افکار انسان دارد. شنیدن حرفهای نیکو، به گونهای غیرمستقیم در شکلدهی شخصیت انسان مؤثر است همچنان که شنیدن حرفهای زشت، قباحت سخنان ناپسند را از بین میبرد. بنابراین شخص باید تمرین کند تا برای شنیدن شنیدنیها تصمیم بگیرد و بهترین شنیدنیها را برگزیند تا به تدریج شخصیت نیکو و مؤثری را بیابد.
در متون حدیثی ما رابطه میان گوینده و شنونده به رابطه ارباب و برده تشبیه شده است. کسی که به سخنی گوش میسپارد، در حقیقت بندگی گوینده را کرده است. از این رو لازم است تا ارباب و صاحب اختیار خود را درست برگزیند تا بندگی هر فرومایهای را ننماید. امام جواد (علیه السلام) فرمود: «مَنْ أَصْغی إلی ناطقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِن کانَ الناطِقُ عَنِ اللهِ فَقَد عَبَدَ اللهَ وَ إن کانَ الناطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ ابلیسَ فَقَدْ عَبَدَ ابلیس»؛1 هرکس به گویندهای گوش سپارد به یقین او را پرستیده است پس اگر گوینده از خدا سخن گوید او خدا را پرستیده و اگر از زبان شیطان حرف زند، به یقین شیطان را پرستیده است.
در این مرحله دقت در انتخاب سیدی، فیلم و نوارهای موسیقی و غیره بسیار حسّاس است. آنکس که با شنیدن قرآن حالت بهجت و سرور مییابد با آنکس که با شنیدن ترانهای شاد میشود، قابل مقایسه نیست. سرود قرآنی همانند قرآن جاویدان است و شادی ترانه به سان محتوای آن میماند.
بیدقتی در گزینش شنیدهها بر قلب و جان انسان تأثیر میگذارد و به مرور زمان قلب را از درک زیباییهای معنوی باز میدارد. چنین اشخاصی در برابر سخنان حقّ میگریزند. قریش – دشمنان سرسخت پیامبر (صلوات الله علیه و آله) - که در برابر وحی الهی مقاومت میکردند، سرانجام به جایی رسیدند که با شنیدن «بسمالله الرحمنالرحیم» میگریختند.2 اگر چه این واقعه بیانگر تأثیر ژرف «بسمالله الرّحمنالرّحیم» است امّا حقیقت گریختن دلهای بیمار و گوشهای ناسالم را هم از آن میتوان دریافت. قرآن کریم این حادثه را چنین بیان فرمود: «وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا»؛3 و بر دلهایشان پوششها مىنهیم تا آن را نفهمند و در گوشهایشان سنگینى [قرار مىدهیم] و چون در قرآن پروردگار خود را به یگانگى یاد کنى با نفرت پشت مىکنند.
---------------
پی نوشت ها:
1. تحفالعقول، ص 456.
2. ر.ک: تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 172.
3. سوره مبارکه الاسراء، آیه شریفه 46.
کلمات کلیدی: مراقبه، محاسبه نفس
راهکارهای کنترل ذهن
مراقبت دیداری؛
یکی از مراحل ضبط خیال، کنترل چشم است. رابطه دیده و دل رابطهای مستقیم است. تصویرهایی که چشم از دیدنیها بر میدارد. بر دل مینشیند و اگر دل آن را پسندد. چشم از کنترل خارج میشود. بنابراین شایسته است. بیش از آنکه چشم از کنترل خارج شود. با وسواسی ستودنی از تصویربرداری چشم مراقبت نمائیم. شاید یکی از اساسیترین پایههای ضبط خیال، مراقبت دیداری باشد. جملاتی مانند «سر در آوردن»، «با خبر شدن» و ...توجیهاتی است که انسان را به منطقه ممنوعه گناه سوق میدهد. مگر همه چیز را باید بدانیم؟ ادامه مطلب...
کلمات کلیدی: مراقبه، محاسبه نفس
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.