مبارزه با نفس ،کار سخت و دشواری است و هر کسی از عهده ی این امر بر نمی آید . شاید آنان که از این ره آورد جان سالم به در بردند ، نفس را سالم به مقصد رساندند اما جسم و تن خود را از دست دادند تا به این عظمت رسیدند.
یکی از این بزرگان که تنها برای جهاد با نفس جسم و تن خود را از دست داد ، شهید آیت الله شاه آبادی بود . شاگرد امام خمینی و پسر کوچک آیت الله شاه آبادی بزرگ بود ، علت شهادتش مخالفت با هوای نفس بود.
زمان جنگ بود و نامزد انتخابات مجلس شد ، رأی اول تهران را به دست آورد .
خودش می گفت : وقتی خبر موفقیت خود را از رادیو شنیدم ، خیلی خوشحال شدم . به همین خاطر وسایلم را جمع کردم و روانه ی جبهه و جنگ شدم تا آدم شوم و برگردم.و این بود که شهید شاه آبادی رفت و بر نگشت.
اینان از تن و جسم خود گذشتند و یا بقول آیت الله جوادی آملی ، تن باز شدند نه جان باز ،چرا که جان آدمی تا ابد زنده هست و هیچگاه نمی میرد ، این تن و جسم ماست که در معرض بلاها و خطرهاست . باشد که با بلاها و جهاد ها ، شیاطین را فدا کنیم و جان را بسلامت به بارگاه الهی باز گردانیم . انشالله
کلمات کلیدی: خودشناسی، شهدا، توصیه اخلاقی، داستان، دنیا و آخرت، امتحان الهی، علم و عمل، عارفانه، آیت الله جوادی آملی، دست نوشت، یادداشت ها، نفس
حضرت آیت الله جوادی آملی مفسر عظیم جهان اسلام فرمودند :
اگر انسان بخواهد نماز شب بخواند به درس روز لطمه وارد نمی شود به شرط این که شب ها یک مقدار زود بخوابد و شام را سبک ترمیل کند . شام را هرچه شبک تر میل کنید بهتر است . شما می دانید بدن دو وعده غذا بیشتر احتیاج ندارد. به ما گفته اند اگر سیر هستید غذا نخورید ، در روایات آمده است در حال سیری غذا خورد استعداد را کم می کند.
یکی از بیانات نورانی حضرت امیر این است که : فطانت و هوشمندی با پرخوری جمع نمی شود . پرخور هرگز خردمند نمی شود . چرا ؟ برای این که تمام تلاش و کوشش روح این است که این غذاها را هضم کند و دیگر فرصت اندیشیدن ندارد. درست مثل آن است که شما یک متخصص دانشمند را رفتگر کوی و برزن کنید تا زباله ها را جمع کند.
اگر کسی بتواند استاد باشد چرا او را به رفتگری وادار کنیم ، بگوییم زباله ها را جمع کن . غذایی که می خوریم تا به مواد دفعی و زباله تبدیل شود طول می کشد . این کار را که بدن انجام نمی دهد ؛ این روح است که با واسطه ی بدن این کارها را انجام می دهد.
خلاصه حیف است انسان روح خود را به رفتگری وادار کند . وجود مبارک امیرالمومنین علیه السلام فرمود : لا تجتمع عزیمة و ولیمة. یک وقت انسان اهل سورچرانی است ، می خواهد این جا سور بخورد و آنجا سور بخورد ، هر روز میهمان باشد . آدم سور چران اهل عزم نیست.
انسان تا می تواند بهتر است دستش کنار سفره خودش باشد . اگر کسی بخواهد اهل عزیمت و جزء وارثان اولوالعزم باشد ، در همان رفت و آمد با ارحام هم مراقب است .
گاهی میهمانی هایی پیش می آید که عیبی ندارد انسان برود ، اما این که سورچران باشد با اهل عزم بودن سازگار نیست. پس نماز شب انسان را از کار روز باز نمی دارد ، بشرط آن که انسان مراقب مسائل جنبی باشد.
خیلی از برنامه های تلویزیون است که انسان می تواند نگاه نکند ، همه ی سریال ها که سودمند نیست . خیلی از جلسات و گفت ها و شنیدن ها سودمند نیست . حضرت امیر به فرزندش فرمود : جوان ! مبادا کاری کنی یا حرفی بزنی که دیگران به تو بخندند. این کار ،تو را کوچک می کند . اگر نیم ساعت به اذان صبح بلند شوید هم به نماز شب می رسید هم به نماز اول وقت ؛ بعد هم کمی استراحت می کنید و به درس روز هم لطمه ای وارد نمی شود.
--------------------------------------------------------------
نهج البلاغه ، خطبه 241
توصیه ها ، پرسش ها و پاسخ ها
کلمات کلیدی: جوان، اخلاقی، توصیه اخلاقی، یاد خدا، شب زنده داری، سیر و سلوک، نمازشب، علما، نهج البلاغه، آیت الله جوادی آملی
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.