وقتی حرفها بر تو هجوم می آورند و تو کسی را نمی بینی تا حرفهایت را به او بزنی ، باید غصه ها را در خودت بریزی و حرف نزنی .
گاهی حرفهایت آنقدر بزرگ است که هر کسی تحمل شنیدنش را ندارد و تو در درون خودت می سوزی . گاهی ، تنها ، کسی را پیدا می کنی تا به او بگویی : دردم این است که کسی نیست تا بار ِ درونم را تحمل کند ، فقط همین قدر .
کمیل بن زیاد می گوید : علی(ع)دستم را گرفت و به سوی قبرستان کوفه برد ، آه پر دردی کشید و فرمود : ای کمیل این قلب ها همچون ظرف هایی است که بهترین آنها فراگیر ترین آنهاست .... ای کمیل ! بدانکه در اینجا(اشاره به سینه مبارک کرد) علم فراوانی انباشته است ، ای کاش کسانی را می یافتم که می توانستند آن را بیاموزند!...
زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نیست ، که برای خدا با برهانِ روشن قیام کند ... تعدادشان چقدر و در کجا هستند؟ به خدا سوگند ! که تعدادشان اندک ولی نزد خدا بزرگ مقدارند ، که خدا به وسیله ی آنان حجت ها و نشانه های خود را نگاه می دارد ، تا به کسانی که همانندشان هستند بسپارند ، و در دلهای آنان بکارد ... در دنیا با بدن هایی زندگی می کنند ، که ارواحشان به جهان بالا پیوند خورده است ، آنان جانشینان خدا در زمین ، و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند...
آه ، آه ، چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم ....(1)
وقتی خواندم آنچه را که علی(ع) زمزمه می کرد در گوش کمیل ، دلم لرزید از مظلومیت علی(ع) و تنهایی او که کسی را نمی بیند تا بار علمش را به او حواله کند .چه اشتیاقی در وجود علی(ع) بود برای دیدن مردانی که از دنیا گذشته و آسمان را انتخاب کرده اند .
به دنبال مردانی اینچنین می گشتم و سیر می کردم تا رسیدم به آخرین فراز وصیت ِ پیر فرزانه ی انقلاب : با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم.
دل آرام ، قلبی مطمئن ، روحی شاد ، ضمیری امیدوار ... چه کسی می تواند چنین ادعایی کند ؟ چه کسی می تواند به این نرمی و با یقین حرف از رسیدن بزند ؟ رسیدنی که حکایت از " نفس مطمئنه " دارد . همان نفسی که محبوب ِ بارگاه ذوالجلال است " یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی"
یافتم آن کسی را که علی(ع) شور و شوق دیدارش را داشت . روح الله همان کسی بود که خدا ، به وسیله ی او حجت ها و نشانه هایش را نگاه داشت . همان مردی که مأنوس شد با آنچه ناآگاهان از آن هراس داشتند . همان رهبری که در دنیا با بدنی زندگی کرد که روحش به جهان بالا پیوند خورده بود.
اما حال ، چه کسی است که مستانه ، به ندای " آه ، آه ، شوقاً الی رویتهم "(2) امام زمانش(ارواحنا فداه) لبیک بگوید؟
----------------------------------------------
1- نهج البلاغه ، حکمت 148
2-آه ، آه ، چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم
کلمات کلیدی: یاران ناب، امام خمینی، حضرت علی، کمیل بن زیاد
ماه رجب ، ماهی سرشار از رحمت حق است که هر لحظه لطف و رحمتش جاریست. ماهی پر از لطافت و بندگی .ماهی که می خواهند ببخشند و تنها بدنبال بهانه ای هستند.
اعمال این ماه آنقدر بزرگ و با عظمت هستند که هیچ کس نمی تواند به عظمت آن دست پیدا کند و همین است که در این ماه بهشت را به بهای اندک می فروشند. با نگاهی به اعمال با فضیلت این ماه خواهیم دید که چقدر راحت ، بهشت را می فروشند و بدنبال خریدار می گردند.
یکی از راه های بدست آوردن ِحیات جاودانی را اینگونه بیان می کنند : کسی که هزار بار سوره ی توحید را در این ماه بخواند ، روز قیامت عمل هزار پیامبر و هزار فرشته را می آورد و هیچکس نزدیکتر از او به خدا نیست مگر کسی که بیشتر از او آن را خوانده باشد و ثواب خواندن این سوره در رجب چندین برابر است.
در روایت دیگری آمده : اگر کسی در رجب صدبار سوره توحید را بخواند خداوند در بهشت دوازده کاخ با یاقوت و در برای او ساخته و یک میلیون عمل خوب برای او می نویسد . سپس می فرماید: بنده ام را ببرید و آنچه را که برای او مهیا نموده ام نشانش دهید - در اینجا - ده هزار نفر از کسانی که خانه های این شخص در بهشت به آنان سپرده شده می آیند و یک میلیون کاخ از درّ و یک میلیون کاخ از یاقوت سبز را برای او باز می کنند ؛ کاخ هایی که تمام آنها با درّ و یاقوت و زیور آلات و پارچه های زیبا زینت داده شده؛ بگونه ای که کسی نمی تواند آن را توصیف کند و جز خدا کسی نمی تواند آن را تصور کند . هنگامی که آن را می بیند مات و مبهوت می شود و می گوید : این برای کیست آیا برای پیامبران است؟ به او گفته می شود اینها مال تو است بخاطر خواندن قل هو الله احد(المراقبات ص 137)
کار سختی نیست؛ هر کسی می تواند به راحتی هزاران هزار بار بخواند و خودش را به خدا نزدیک کند و آنقدر به خدا نزدیک شود که هیچکس نزدیکتر از او بخدا نباشد. حتی در حال قدم زدن و راه رفتن هم می شود .
فرصت ها زیاد است اگر استفاده کنیم که رسول خدا(سلی الله علیه و آله) فرمود: الفرصه تمرّ مرّ السحاب فانتهزوا فرص الخیر .فرصت ها همچون ابر می گذرند پس فرصت های خوب را دریابید. یکی از همین فرصت ها ماه مبارک رجب است که ماه بندگی خداست.
رزقناالله و ایاکم
کلمات کلیدی: ماه رجب، افضل اعمال ماه رجب، راه بدست آوردن بهشت، راه بهشت، المراقبات، بهای بهشت
هنوز دلم غوغای آن روزهای اولی است که کاروان به کربلا رسید.
هنوز به همان شبی فکر می کنم که التهاب و اضطراب ، تمام وجود مرا گرفته بود.
هنوز به لحظه ای فکر می کنم که پشت خیمه ام ، چند مرد غیور صدای وفاداری خودشان را بلند کردند و حرف از انتهای راهشان زدند.
حسینم !
رفته بودم سفر . سفری با سر بریده ات و دختر سه ساله ات . سفری که برای من سخت بود .
می دانم اگر پدرم علی(ع) بود ، اگر برادرم حسن(ع) بود ، و اگر تو مرا همراه بودی هرگز راضی نمی شدی مرا در آن حال ، بین آن همه نامحرم ببینی .
میدانی به چه فکر می کنم ؟ به آن شب هایی که با تو و پدر و برادرم حسن همراه می شدیم برای زیارت جد بزرگوارم.
شب های عجیبی بود . پدر از مقابل حرکت می کرد . تو و حسن دو طرف من حرکت می کردید و چراغ شب را خاموش می کردید تا مبادا کسی مرا ببیند.
همه ی آن شب ها گذشت و حال آمده ام ، باور ندارم که چهل شبانه روز از تو دور بودم . باور ندارم ، زینبی که به شرط معیت تو با عبدالله ازدواج کرد ، حالا بدون تو چهل شبانه روز سر کند .
حسین من ! بلای سنگینی بود وقتی در مقابل دیدگان هزاران مرد شامی قرار گرفتم بلایی که شاید بزرگی مصیبت تو را از یادم برد .
حالا آمده ام با تو حرف بزنم . آمده ام از غربتم بگویم و از نامردی شامیان...
کلمات کلیدی:
نمی دانم این همه ادعای مذهبی بودن و خود را مذهبی جلوه دادن ما به چه کاری میاد وقتی از درون خالی باشیم.
مگر در آیات و روایات فراوانی نداریم که این هم یکی از نشانه های منافقین است که در ظاهر خودشان را آراسته به اسلام نشان می دهند و در باطن غیر از این است؟
وقتی باطنم شد پوچ و خالی و ظاهرم زیباترین پوسته ی جهان گرفتار می شوم ، گرفتار غرور و کبر و عجب و هزار بلای دیگر .
اما وقتی از درون پر شدم یعنی ظاهرم همانی شد که باطنم آنگونه است ، غرور مرا بلند نمی کند تا به زمینم زند و عجب عبادتم را نابود نمی کند.
چرا که ظاهر و باطنم مساوی است و هیچ کدام بر دیگری سبقت نگرفته است . اما اگر با ظاهر جلوه نمایی کردیم روز قیامت خطاب می شود :
یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون .... ای کسانی که ایمان آوردید چرا حرفی را می زنید که خود به آن آراسته نیستید.
اگر اینگونه شد و اگر حرفی را زدیم که خود عامل به آن نیستیم یقینا در برابر هر عملی از خدا بهترین ها را می خواهیم و خواستار کوهی در مقابل کاهی هستیم.
خدایا ما عبادتی نداریم که با آن شکر تو را بجای آوریم ، چه رسد به اینکه بهشتت را خریدار باشیم ، ما را با اعمالمان محاسبه نکن و با عدل و فضل خود ما را ببخش
مخاطب : خودم
کلمات کلیدی:
حرف دیشبم از کم محلی ما بود به تو...
می دانم که تو همیشه به فکر جیره خوارانت هستی
می دانم عطر حضورت سراسر زندگی ما را فرا گرفته
آقا جان !
این روزها با خودم فکر می کنم ، هر چه از زمان می گذرد رنگ حضور تو در دلها کم رنگ می شود.
می ترسم ، می ترسم از اینکه روزی بر من بیاید که ذکر تو را در وجودم نداشته باشم.
این روز ها فکر می کنم چطور می شود که مردم اینقدر از حضورت دورند .
وقتی به فکر غربت تو می افتم وجودم می سوزد .
با خودم می گویم : کجاست منتظر واقعی ؟
راستش را بخواهی هنوز هم در اینکه منتظر باشیم شک است ...
کلمات کلیدی: منتظر واقعی، انتظار، درد دل با امام زمان
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.