سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

آنچه در طلبگی می گذرد!

ســین.میــــم دیدگاه


از هر طرف که رد میشی یکی یه تیکه بارت می کنه ، جوجه آخوند ، حاج آقا تقبل الله ، ووو از این قبیل عنایات که شامل حال ما طلبه ها می شه. این جمله رو گفتم تا حرفم رو از همین جا شروع کنم.

دنیای طلبگی هم مثل بقیه ، برای خودش دنیائیه . دنیایی که از ابتدا تا انتهاش شیرینی و لذت حضور خدا موج می زند اما سختی های خودش رو هم دارد. از وقتی که یک طلبه وارد حوزه میشه ، تمام نیرو و کشش فامیل و بعضا خانواده چماق میشه توی سر این طلبه . و از راه های مختلف سنگ میذارند جلوی پاش ، با تمام اینها طلبه به مسیر خودش ادامه میده.

بعضا خانواده ی طلبه ای از لحاظ مالی در وضعیت مناسبی بسر می بره و اتفاقا با طلبه شدن پسرشون مشکلی نداره ، که در این حال طلبه با حمایت خانواده می تونه راحت به زندگیش سر و سامان بده. اما اکثر طلبه ها در وضعیتی نیستند که بتونند با پول و در آمد طلبگی زندگی مرفه و بی دردسری داشته باشند.

باید عرض کنم کم در آمدترین قشر جامعه ما در حال حاضر همین طلبه ها هستند که شاید میشه گفت حداکثر حقوقی که دستشون رو می گیره 500 هزارتومان هست . البته این مبلغ رو هم همه ی طلبه ها نمی تونن بدست بیارند ،‌و تنها عده ی خاصی از طلبه ها که دست به کارهای اجرایی حوزه دارند می تونن در بیارند مثل اساتید و کارمندان حوزه .

طبق بررسی هایی که صورت گرفته حدود 90 درصد طلبه ها زیر خط فقر زندگی می کنند . با این حال هم طلبه ها به این زندگی طلبگی راضی و قانعند هر چند به مشکلات زیادی ممکن است بر بخورند.

از این رو تمام اتهاماتی که به روحانیت زده میشه مبنی بر اینکه : روحانی جماعت ، از دولت پول میگیره و... همه و همه حرفهایی است که هیچ پشتوانه و اعتباری ندارد.

آنچه مهم است این است که روحانیت ما ، با همین مبالغ کم و ناچیز به راحتی و آرامش به زندگی خود ادامه می دهند و هیچ باکی از بی پولی و... ندارند. روحانیت عظیم الشأن شیعه از زمان صدر اسلام تا حال سرمایه و منبع مالی بخصوصی نداشته و ندارد ، تنها منبعی که می توان ذکر کرد ، استفاده از وجوهات شرعیه ای است که سهم امام زمان (عج) نامیده می شود. ، که به مقدار خیلی کم بین طلبه ها تقسیم می شود.

به هر حال حرفم را خلاصه می کنم در اینکه ، سعی کنیم هر حرفی در هر زمینه ای می زنیم ،بر اساس علم باشد . بقول علامه حسن زاده آملی : آی مردم ! دلسوزتر از ما(عمامه بسرها) کسی رو برا خودتون پیدا نمی کنید.

اگر تمام عقده ها و حرفهایی را که شنیده ایم و یا به اشتباه دیده ایم کنار بیندازیم ، خواهیم دید که هیچ قشر و هیچ نهادی حاضر نیست با این مبلغ کم و ناچیز قدم از قدم بر دارد اما آنچه که روحانیت را در این مسیر ثابت قدم می کند توکل بخدا و بدنبال رضایت حضرت حق رفتن است و بس.

 


کلمات کلیدی: هدف شناسی، طلبگی، زندگی، صراط مستقیم، علم و عمل، دست نوشت، یادداشت ها، احترام به روحانیت، عمامه به سرها، طلبه، حوزه

حجاب،علامت فرشتگان زمینی!

ســین.میــــم دیدگاه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دیروز خبری فکرم رو مشغول کرد. توی سایتها که نگاه می کردم دیدم یه عده از زنان اکراینی برای اعتراض به خانم های محجبه ی شرکت کننده در المپیک ،‌ بصورت عریان با حجاب مخالفت کردند. بنظر میرسه تمام حرفشون این هست که حجاب یه جورایی نامردی در حق زنان هست. یعنی فکر می کنند حجاب آزادی زن رو سلب می کنه.

این طرز فکر از مدتها پیش توی ایران ما هم افتاده و متأسفانه این افراد با این طرز فکر به دنبال راه حل هم نمی گردند و نمی خواهند با حقیقت و مفهوم حجاب روبرو شوند. از نظر اسلام عزیز ، حجاب فوایدی دارد که مهم ترین آنها مربوط به زن می شود. یعنی زن با داشتن حجاب به یک نوع عظمت و بلندی مقامی می رسد که هیچ کس ، توانایی توهین کردن و جسارت کردن به مقام یک زن را ندارد.

در دوره ی ما به وضوح دیده می شود که حتی ، جوانانی که رذالت از سر تا پایشان می ریزد هم ، وقتی زن چادری و محجبه ای را می بینند ، کوچکترین اهانتی نمی کنند در حالی که اگر همین جوان دختری را با حالت زننده ببیند علاوه بر اینکه توهین ها و جسارت ها به مقامش می کند ، او را به فساد و گناه دعوت می کند. طبق این نظر می بینیم که زن ، با حجاب خود عظمت و وقاری را که خدا به او داده است را حفظ می کند و بدون حجاب ، بازیچه ی دست هوسرانان هست و جز این ثمره ای نخواهد داشت.

از اینها که بگذریم ، با مروری دوباره به جامعه خواهیم دید که حتی پسرانی که روزانه با دخترانی چند رفیق می شوند و بقولی girl friend می گیرند هم حاضر نیستند با یک دختر بی حجاب و بی حیا ازدواج کنند. و تمام تلاششان را می کنند تا زنی با حیا انتخاب کنند.

حرف هایم را خلاصه کنم ، بیچارگی و بدبختی یک زن زمانی است که فکر می کند حجاب ، غل و زنجیری است که او را از فعالیت در جامعه منع می کند . کجایند آن زنان بی حیای اکراینی که حجاب را مانع آزادی می دانند تا ببینند که دختران ما ، رنگ چادر خود را به هیچ وجه با این رنگ ها عوض نمی کنند و ارثیه ی زهرای مرضیه را به فسادها و بی ارزشی ها نمی فروشند.

آری ! زهرا (سلام الله علیها) بانوی نمونه ی هستی ، حجاب را زیباترین جلوه ی هستی برای یک زن می دانست و آرزویش این بود که ، مبادا با نامحرمی ، رو در رو شوم. دختران ما ، حجاب را ارثیه ی زهرای اطهر می دانند و این مهر عنایت حضرت حق را مخصوص فرشتگان زمینی می دانند.


کلمات کلیدی: جوان، هدف شناسی، فضیلت های انسانی، حضرت فاطمه(س)، زن، خریدارها، حجاب، حجاب و عفاف، دست نوشت، یادداشت ها، علامت فرشتگان، زیبایی زن

عبودیت و بندگی

ســین.میــــم دیدگاه

بسم الله الرحمن الرحیم
بندگی و عبودیت اساسی ترین هدف خلقت انسان است. هدفی که بالاتر از همه چیز هست به گونه ای که حتی از مقام نبوت هم بالاتر است. اگر با دقت ببینیم ، خواهیم فهمید که حتی در تشهد نماز می گوییم : اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُه وَ رَسُولُهُ . این عبودیت و بندگی است که پیش تر از نبوت نقش نمایی می کند. یعنی حتی رسیدن به مقام نبوت هم بدون بندگی و عبودیت امکان پذیر نیست.


بندگی آن هدفی است که 124000پیغمبر برای انسانهای کره ی زمین به ارمغان آوردند . همان که خداوند متعال در کتابش فرموده : وَ مَا خَلَقْتُ الجِْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ(56/ذاریات):( من جن و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند)برای درک بهتر این آیه ، بهتر است با معنا و مفهوم عبد و عبودیت بیشتر آشنا شویم :
" عبد" از نظر لغت عرب به انسانى می گویند که سر تا پا تعلق به مولا و صاحب خود دارد، اراده‏اش تابع اراده او، و خواستش تابع خواست او است. در برابر او مالک چیزى نیست، و در اطاعت او هرگز سستى به خود راه نمی دهد.


این معنا ، همان معنای واقعی است که به نظر از هر مقامی بالاتر و ارزنده تر است .یعنی آنجا که حضرت آیت الله العظمی بهجت حاضر نمی شوند با لفظ آیت الله خطاب شوند ، بی علت نیست که می دانند مقام و مفهوم عبودیت و بندگی خیلی بالاتر از مقام آیت اللهی است.
بنا بر این عبودیت نهایت اوج تکامل یک انسان و قرب او به خدا است.
عبودیت نهایت تسلیم در برابر ذات پاک او است.
عبودیت اطاعت بى قید و شرط و فرمانبردارى در تمام زمینه‏ هاست.


و بالآخره عبودیت کامل آن است که انسان جز به معبود واقعى یعنى کمال مطلق نیندیشد، جز در راه او گام بر ندارد، و هر چه غیر او است فراموش کند، حتى خویشتن را!
و این است هدف نهایى آفرینش بشر که خدا براى وصول به آن میدان آزمایشى فراهم ساخته و علم و آگاهى به انسان داده، و نتیجه نهائیش نیز غرق شدن در اقیانوس" رحمت" او است.
از خداوند متعال خواستاریم در این ماه پر از عظمت و معنویت دلهای ما را آماده ی بندگی و عبودیت خود کند و درهای لطف و رحمت خود را در غیر این ماه عزیز بر ما مبندد.


کلمات کلیدی: هدف شناسی، فضیلت های انسانی، اخلاقی، معرفت، خودشناسی، قرآن کریم، آیت الله بهجت، بندگی، دست نوشت، یادداشت ها، سیر و سلوک

تهذیب نفس،اصلی ترین هدف

ســین.میــــم دیدگاه

بسم الله الرحمن الرحیم

انسان را که از لحاظ روحی بررسی می کنم ، می بینم مثل جنس های نو و کهنه سالم و معیوب دارد. جنس سالمش جنسی است که سالم وصاف و خالی از گناه باشد و جنس معیوبش جنسی است که هرچند به اندازه ی لکه ای ، آلوده به گناه باشد.

ما به آنان که جسمشان ناقص است ولی روحشان سالم هیچ وقت مُهر معیوب نمی زنیم ، چرا که ملاک ما روح است و نه جسم و اگر روح سالم باشد و جسم معیوب برایمان همان تازگی و سلامت روح مهم و ملاک است.سقراط که فیلسوف یونان بود ظاهر وقیافه ای بد شکل داشت اما نور عقل او تا مرز پیامبری می رسید و این بود که نامش هنوز که هنوز است از یادها نرفته است.

ما معتقدیم(دین)که انسان سالم ، ‌انسانی است که روحش مریض نباشد که این مریضی با مریضی جسم فرق ها دارد. مرض روح غیبت است و دروغ ، تهمت است و نگاه حرام و... اینها همه امراض روح هستند که انسان را معیوب می کنند.

خلاصه اینکه انسان با تمام انسانیتش بدون روح انسان نیست که این روح است که انسان ساز است . و آنجا که روح مریض است انسان معیوب است و آنجا که روح سالم است ، انسان هم به کمال انسانیت نزدیک . راستی که هرچه هست همین روح است و خدا هرچه فرموده است مقصودش تعالی روح انسانی بوده است ، نه جسم او . روح است که بقاء را بدنبال دارد ، نه جسم که دیر یا زود فناء را درک می کند.

و این است که اصلی ترین هدف قرآن کریم تهذیب است و تزکیه ی نفس . قَد اَفلَحَ مَنْ زَکَّاهَا وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا


کلمات کلیدی: هدف شناسی، فضیلت های انسانی، معرفت، خودشناسی، قرآن کریم، صراط مستقیم، سیر و سلوک، گناه و توبه، دست نوشت، یادداشت ها

روزه داران واقعی

ســین.میــــم دیدگاه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ماه مبارک رمضان هم رسید .به ما یاد دادند که این ماه ، ماه خودسازی و عروج انسان است به جایگاه قرب . آنجا که ملک نای رفتنش نیست. در فرصت ماه مهمانی او بدنبال پناهگاهی هستیم که ظرفیت وجودمان را زیاد کند. و از یازده ماه بُعد و دوری از خدا در یک ماه قرب بخدا را بدست بیاوریم.

ماه رمضان را به روزه اش می شناسند. روزه ای که ظاهرش نخوردن و ننوشیدن است ،‌ اما باطنش مهمتر از اینهاست . که هدف هم باطن این روزه داری هست نه ظاهر که ما جلوه ی ظاهر را گرفته ایم و باطن فروش شده ایم. راستی ! اگر هدف تنها جسم بود که نخوریم و ننوشیم ، چه فایده ای در بر داشت؟

اگر نخورم و ننوشم ولی دهان روح را باز گذارم و هررنگ و هر نوع نوشیدنی و خوردنی ضرر بار روح را با جان و دل میل کنم ، روزه ام چه تأثیری می تواند در زندگیم داشته باشد؟ اصلا دیگر فاید ای هم دارد؟ مثل آن بیچاره که پرسید : آقا اگر در حال روزه داری نگاه به نامحرم کنم روزه ام چگونه است؟جواب این بود که روزه ات صحیح است اما.....

پشت این اما همه چیز هست . خشم و غضب الهی ، بی ارزش شدن روح آدمی و یا هزاران حرف دیگر که خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .فقط می توان گفت : تنها اثر روزه ات انجام واجبی است از واجبات اما این روزه با این عظمت در زندگی نقشی نخواهد داشت.

مثل آن زن روزه داری که آمد خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و‌آله). رسول خدا شیر به او تعارف کرد.
رد کرد و گفت یا رسول الله روزه ام .
تو چگونه روزه داری حال آنکه گوشت برادر یا خواهر مومنت را یک ساعت پیش خوردی (غیبت کردی)؟می خواهی ببینی که تو گوشت خوردی؟ قی کن!
و لخته های گوشت از دهانش بیرون آمد .

انسان روزه بگیرد و غیبت کند یعنی دهان جسم خودش را از غذای حلال ببندد و دهان روح خود را برای غذای حرام باز کند


کلمات کلیدی: هدف شناسی، فضیلت های انسانی، معرفت، سیر و سلوک، بندگی، عارفانه، دست نوشت، یادداشت ها

   1   2      >
?بازدید امروز: (188) ، بازدید دیروز: (170) ، کل بازدیدها: (708472)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ