سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

مصائب طلبگی!

ســین.میــــم دیدگاه


حضرت نوح بیش از نهصد سال پیام و رسالت الهی را با خود همراه داشت و در طول این مدت ، تنها تعداد انگشت شماری به سوی او رفتند. بنابر فرموده ی قرآن کریم : فَلَبِثَ فیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسینَ عاما .صبر حضرت نوح به نهصد و پنجاه سال کشید. اما در این مدت طولانی هرگز دست به نفرین نگشود و هرگز به مسیر و راه خود شک نکرد و با تمام توان به تبلیغ دین حق مشغول شد.


و اگر نبود وحی و پیام الهی مبنی بر اینکه دیگر انذارها و بشارت های تو برای این مردم ثمره ای ندارد قطعا حضرت نوح تا آخرین لحظه از عمر شریفشان را در این مسیر سپری می کردند:‌ وَ أُوحِیَ إِلى‏ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلاَّ مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما کانُوا یَفْعَلُون .( و به نوح علیه السّلام وحى شد که جز همین عدّه که ایمان آورده‏اند دیگر ابدا هیچ کس از قومت ایمان نخواهد آورد و تو بر کفر و عصیان این مردم (لجوج) محزون مباش،)


رسول خدا (صلی الله علیه وآله) اگر چه عمرشان به این اندازه نرسید اما در تمام طول زندگی ، سختی را بجان خرید و غصه ی جهنمی شدن مردم را لحظه ای او را آرام نمی گذاشت و از خدا طلب هدایت آن مردم را داشت.

در تاریخ پر فراز و نشیب زندگی رسول خدا سختی ها و مشکلات فراوانی به چشم می خورد که همه ی آنها با صبر و تلاش حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) به جریان افتاد و نتیجه اش این شجره ی طیبه(اسلام) است . سختی هایی که از سنگ زدن بچه های طائف به وجود مبارکشان شروع می شد تا لعن و نفرین های قریشیان و هم کیشان حضرت ، تا تبعید و حبس در شعب ابی طالب به مدت 3 سال .


این ها را با تمام مشقت ها تحمل کرد و هرگز تسلیم نشد . راستی که یک طلبه باید اسوه ی تبلیغی خود را حضرت رسول قرار دهد تا ثمره ی تبلیغ خود را به بهترین نحو دریافت نماید. طلبه ای که صبر در مقابل مخالفانش ر ا ندارد دیر یا زود تسلیم می شود و از مسیر طلبگی عقب می افتد و پس از مدتها خدمت در لباس روحانیت به این نتیجه می رسد که راه را به اشتباه انتخاب نموده است .


مسیر طلبگی مسیری است ، که احتمال سنگ خوردن ، توهین شد، فحش شنیدن ، مسخره شدن به دست بچه ها و حتی برداشته شدن عمامه دارد. شاید بتوان گفت سخت ترین مسئولیت و وظیفه در جامعه ی حاضر ما طلبگی است ، چون از هر لحاظ بخواهیم بسنجیم می بینیم محرومیت وجود دارد. اما وقتی یک طلبه به سختی ها و مشکلاتی که رسول خدا در راه حفظ این شجره ی طیبه متحمبل شده اند نگاه کند ، این مسئله را اینگونه با خود حل می کند : وقتی رسول خدا ، فحش شنیدند ، خاکستر بر سرشان ریختند ، توهین شدند ، سنگ خوردند ، پس باکی نیست از اینکه من هم سنگ بخورم ، فحش بشنوم و حتی عمامه ام را از سرم بردارند.


کلمات کلیدی: راه های موفقیت، طلبگی، ذکر خدا، امتحان الهی، علم و عمل، دست نوشت، یادداشت ها، طلبه، مشکلات طلبگی، حضرت نوح، تبلیغ، سختی های تبلیغ

لحظه های پوچ

ســین.میــــم دیدگاه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام . این نوشته صرفا جهت اطلاع ِ نَفْسهایی است که عمری سر در لاک غفلت کرده اند  و آیات و نداهای رحمانی هنوز بیدارشان نکرده است. از جمله ی آن نفس ها این وجود حقیر است. و اما وقتی ساعتها و روزها را آرام به بهای هیچ و پوچ می فروشیم تازه به حقارت خودمان پی می بریم. وقتی لذت زندگیمان تنها شمارش آمار وبلاگ هست ، وقتی هدف از زنده بودن و زندگی کردن تنها بودن است و بودن ، نه شدن ؛ وقتی ثانیه ها ، ساعتها و روزها هیچ فرقی برایمان ندارد؛ تازه می فهمیم از این خانه ی وسیع و گسترده ی وجود ، تنها اکتفا به مستراحش کرده ایم و بس.

راستی ارزش ما این است ؟؟؟ این است آن عظمت انسانی که خدا در عظمتش فرمود : فَتَبَارَکَ اللهُ اَحسَنُ الخَالِقین؟؟؟نه ، هستی بزرگتر از این یافته های من است و انسان پس از هزاران سال هنوز که هنوز است ناشناخته است. ارزش فرصت ها و زمان هایی را که با طلا هم نمی توان بدست آورد را ندانستیم و شاید تا آخر نخواهیم دانست. حرفهای من به این سطرها خلاصه نمی شود که هستی و وجودی با این عظمت هیچ گاه به ارزش خود پی نخواهد برد.

علی(علیه السلام) با اینکه لحظه لحظه و تمام سرمایه های خود را به کار انداخت اما در آخر فریاد :‌آه مِن قِلَّةِ الزَاد و بُعدِ الطَّریق سر داد و از هستی گذشت. او علی بود که داغ کم و اندک بودن توشه زجرش می داد و این مائیم که عمر محدود خود را محدود ِ محدودها کرده ایم و نه تنها غصه ای نداریم که خوشحالیم از حال خود . خوشحالیم از اینکه خودمان را داده ایم و چند بارک الله و چند تا خانه و چندتا ماشین و چند تا فلان و فلان گرفته ایم و فرار هم می کنیم که نکند طرف معامله را بهم بزند.

این خریدارها از دلم گرفته تا دل مردم تا جلوه های دنیا و وسوسه های دشمن همه شان پیسی گرفته اند و چیزی ندارند . مرا زیاد نمی کنند ، خودشان زیاد می شوند و از من می ربایند و شاهکارشان اینکه فکر و محاسبه ی من را چنان مشغول کرده اند که نمی فهمم چقدر بوده ام و چقدر باخته ام. خلاصه ی کلام اینکه غافلیم ؛ غافل از اینکه اینها قیمت یک لحظه ی ما نیست. چی می گویم ! نه اینها که تمام الماس ها و نفت ها و طلاها و نقره ها و تمام زمین و حتی بهشت قیمت یک لحظه ی ما نیست. ما در یک لحظه می توانستیم بیش از زمین و بیش از بهشت بدست بیاوریم می توانیم به رضوان و لقاء دست بیابیم.

این حرفها حرفهای من نیست که از لبی بیرون آید و بر گوشی نشیند. این حرفها ، سوز و گداز عمری است که اگر دیر حرکت کنیم از دست می دهیم.خدا رحمتش کند آن مرد با عظمت را که عشق را اینگونه تفسیر کرد(علی صفایی حائری - عین صاد)

وَ مَا هَذِهِ الحَیَاتُ الدُنیَا إلا لَهوٌ وَلَعِبٌ وَ إنَّ الدَّارَ الاخِرَةَ لَهِی الحَیَوان لَو کانُوا یَعلَمُون(عنکبوت 64)

این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازیچه نیست و اگربدانند ، زندگی حقیقی همان سرای آخرت است



آه از توشه ی کم و دوری راه آخرت 

 


کلمات کلیدی: جوان، هدف شناسی، اخلاقی، مراقبه، معرفت، خودشناسی، طلبگی، توصیه اخلاقی، سیر و سلوک، عین صاد - علی صفایی حائری، دست نوشت، یادداشت ها

رنگ و بوی یک طلبه !

ســین.میــــم دیدگاه

وقتی اسمی از طلبه آورده می شود اذهان برخی ، آنچنان غرق توهمات
می شود که با خود اینطور کلنجار می روند ؛ که طلبگی یعنی بیچارگی ، طلبگی
یعنی پول آب و نان خود را هم نداشته باشی ؛ طلبگی یعنی بچه ات از تب دارد
می میرد ولی تو پول دکترش را هم نداری . همه ی اینها درست ؛ اما طلبگی نه از
این جا شروع شد و نه به اینجا ختم می شود .
داستان زندگی ما داستانی است که در نهایت غم و درد لذتها را احساس می کنیم
حتی بیشتر از هر انسان دیگری . داستان ما ، داستان انسانهایی است که نان شب
را نداشتند اما هرگاه در راه رضایت محبوب به مسئله ای دست می یافتند از شور
و شوق پرواز می کردند و فریاد می زدند : این الملوک و ابناء الملوک
(کجایند پادشاهان و شاهزادگان تا شور و لذت را درک کنند.)
آنقدر غرق در مادیات شده ایم که اگر ذره ای گرسنگی را بچشیم ؛ ذره ای طعم
بی پولی را بچشیم از درس و بحث فرار می کنیم و بدنبال پول دور جهان را می چرخیم.
وقتی تعاریف کاذب در مقابل دیدگان ما نقش می بندند ؛ وقتی حرفهای این و آن بصیرت
را از ما می گیرد ، وقتی سواد منطق را نداریم و با یک مغلطه حق را با باطل
عوض می کنیم ، باید به خودمان شک کنیم نه به مسیری که والاترین انسانها پیمودند.
در وجودم حرفهایی است که باید بگویم تا راه ما را بشناسند و بدانند این راه ، راه
انبیاست ؛ راه اولیاست .
دیدم هر کسی تعریفی از طلبه دارد ؛ دیدم راه یکی است ولی پاهای ما توان رفتن
ندارند و شروع به بدگویی از راه می کنیم ... دیدم و آمدم و طلبه شدم.
طلبه شدم ، چون عشق و شور ، معنویت و زندگی و راه راست را در این مسیر دیدم
دیدم که عشق های دنیا سرابی بیش نیستند و هرچه هست عشق به حق است
و جز عشق به حق هیچ نیست .
دیدم ، معنویت که آرامش روح من در آن نهفته شده است ، در این مسیر به جریان می افتد .
دیدم ، زندگی بدون اصول و مبانی انسانیت ، امکان پذیر نیست ؛ پس راه انسانیت را
در مسیر سربازی حضرت حجت (عج) دیدم تا حیات خود را آغاز کنم .
دیدم ، راهی که در پیش دارم جامع تمام خواسته هایم هست و راهی است که انسانیت را نشان می دهد .
دیدم که طلبگی ، آدم را از ورطه ی پوچی و عبث خارج می کند .
پس راهم را یافتم ...
در این مسیر دیدم آنان را که ظاهرشان طلبه و باطنشان بیزاری از طلبگی بود .
دیدم که با تمام وجود فریاد می زنند : آدمی ، با طلبگی به هیچ جا نمی رسد ؛
طلبه بیچاره هست ؛ طلبه ، هیچ کسی را ندارد .

اینان راه را اشتباه آمدند ، استاد بزرگوار صفایی می فرمود : طلبه ای پس از ده سال
آمد و گفت : چرا باید طلبه باشم ؟ طلبگی چه ارزشی دارد ؟ و این بود که پس از ده سال
از مسیر طبگی خارج شد . آن استاد بزرگوار می فرمود : سوالش خوب بود ، اما

بهتر آن بود که این سوال را ده سال قبل می پرسید .
به نظر می رسد ، تنها آنان که چشمهایشان را زرق و برق دنیا کور کرده ؛ فریاد بی کسی
سر می دهند و احساس پوچی پیدا می کنند و از مسیر خارج می شوند .

یادم نمی رود ، استاد مشاوری می گفت : جای تأسف دارد که روحانی استاد حوزه ی علمیه
چنین می گوید : افتخار من این است که در طول 11 سال ، هرکسی خواست طلبه شود نگذاشتم
و راهش را عوض کردم . آیا اینان در مقابل بارگاه الهی پاسخگو هستند؟ آیا ....؟
کاری به کار آنان که از طلبگی بیزار هستند ندارم ؛ که خود ، دیر یا زود باید جوابگو باشند ؛ اما اگر هزاران بار
در این مسیر مرا تکه تکه کنند من دست از مسیرم و راهم نمی کشم .
تأسفم از این است که بعضی از به اصطلاح روشنفکران پس از چند دهه طلبگی هنوز نتوانسته اند نام طلبگی
را با خود یدک بکشند و بدنبال راهی هستند تا پس از طلبگی به اداره ای استخدام شوند...
اینها همه درد است و سوز دل که جز با ظهور یار مداوا نمی شود .
طلبه آنقدر باید محکم و استوار باشد که مصداق (( الا إن اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون )) بشود
و این را با تمام وجود درک کند .
از حضرت آیت الله بهاء الدینی پرسیده شد ، اگر طلبه حق شهریه را ادا نکند چطور می شود ؟
آقا فرمودند : گرفتار به حب دنیا می شود .
میدیدم که چندی پیش در یکی از مجلات تحت عنوان شادترین شغلها نوشته بودند : یکی از شادترین
شغلها در دنیا، طلبگی است در حالی که درآمد شان از  قشر کارگر جامعه پایین تر است . این حرف واقعیت دارد ؛
اما آنجا که طلبه حق این طلبگی را ادا نکند به بدترین روز یعنی حب دنیا دچار می شود .
امیدوارم طلبه های عزیز و بزرگوار در ایجاد یک هدف محکم و حقیقی سعی و تلاش خود را بکنند
تا با طرح و هدف ، ارزش کار طلبگی را درک کنند و هیچگاه به راه و هدف خود شک نکنند .
اللهم عجل لولیک الفرج واجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه


کلمات کلیدی: طلبگی

من یک طلبه ام !

ســین.میــــم دیدگاه

اندیشه ام بسویی می گردد تا تو را بیابد. از کودکی به دنبال تو ، تک تک کوچه های بی کسی را گشتم ، تنهای تنها حال بزرگ شدم ولی باز هم تنهایم راستی ! مگر سرباز تو نیستم ؟ مگر عشق تو در درونم نیست؟ آقای من ! پس از سالها ، آمده ام تا بپرسم بپرسم که آیا سربازی مرا قبول کرده ای ؟ اصلا آیا سرباز تو بوده ام ؟ یا با خودم بازی می کرده ام ؟ فرمانده ی خوبم مهدی جان ! سرباز کوچکت ، دوست دارد تا ابد سرباز پادگانت بماند . اجازه میدهی ؟ اجازه میدهی تا پایان عمر خود سرباز تو بمانم ؟ میدانم سرباز خوبی نبوده ام ، یا بهتر بگویم : اصلا سرباز نبوده ام . اما مهدی جان ! تمام افتخار زنده بودنم این است که بند توأم و اسم سربازی تو را یدک میکشم . دوستت دارم ای بهترین


کلمات کلیدی: طلبگی

راه زیارت امام عصر در کلام آیت الله بهجت!

ســین.میــــم دیدگاه

 1- این حقیر مشتاق زیارت امام عصر حضرت حجه بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشم، از حضرت عالی تقاضا دارم که مرا دعا کنید که به این سعادت نائل شوم.

ج: زیاد صلوات، اهدای وجود مقدسش نمائید، مقرون با دعای تعجیل فرجش؛ و زیاد به مسجد جمکران، مشرف شوید با ادای نمازهایش.

کلمات کلیدی: عشق، طلبگی، توصیه اخلاقی، امام زمان، علما، آیت الله بهجت

<      1   2   3      >
?بازدید امروز: (137) ، بازدید دیروز: (14) ، کل بازدیدها: (707368)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ