بسم الله الرحمن الرحیم
اطرافم را پر از درسها و عبرتها قرار داد تا از تک تک هستی درس بگیرم. درسی که با آن دنیا را بشناسم و آخرت را آباد کنم. تا آنجا که آن معصوم(علیه السلام)فرمود: هیچ چیزی در عالم نیست مگر اینکه برای تو در آن درسی است.
شاید با نگاه کوچک و با اولین نظر نشود این درس ها را از طبیعت گرفت اما ، اگر بر هستی مسلط شویم این هستی با این عظمت ، یک یک درسهای خود را باز گو می کند.که می گفت حتی گلهای قالی و نقش و نگار یک استکان هم برای تو درس ها دارد.
راستی ، بقول آن استاد عزیز : باید برای درک این هستی با این عظمت روشنفکری را از خدا طلب کرد . نمی شود با فکر ها و خواسته های خودم من به اوج برسم. باید خواست تا قلم رنگ بگیرد و حرکت. که سکون و ماندن ،جز گندیدن هیچ ثمره ای در بر ندارد.
پس این نوشته را با درسی از هستی بلند می کنم تا ، عبرتها را خوب حس کنیم. دیروز در مسیر برگشت، زنی را دیدم که بچه ای به بغل داشت و دو کیسه ی بزرگ از میوه در دو دست خود. شاید این درسی بود که خدا برایم نهادینه کرده بود تا بگیرم.
بیاد حرف شیخ با صفا افتادم که سکون انسان باعث گندیده شدن اوست. یعنی ای انسان ، اگر تو بودی و دستت خالی و کسی کمک می خواست و تو غرق در توهمات خودت هستی که : من شأنم از این بالاتر است و از این دست حرفها ، بدان تو زندگی را باختی و این سکون تو با گندیدن برابر است .
با خودم گفتم:اگر چه لباس روحانیت بر تنم هست اما اگر، به این زن کمک نکنم و مشکلی برایش پیش بیاید باید در درگاه الهی پاسخگو باشم .حتی اگر این کار مستحبی بیش نباشد.
کلمات کلیدی: خودشناسی، دنیا و آخرت، امتحان الهی، عین صاد - علی صفایی حائری، علم و عمل، بندگی، دست نوشت، یادداشت ها، روشنفکری، لباس روحانیت
بسم الله الرحمن الرحیم.
شنیدم که می گفتند از زمان پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله)به این طرف کسی مسخ نشد یعنی آن رسول رحمت از خدا خواست تا دیگر کسی مسخ نشود.
شاید کسی مسخ شدن را نداند ، پس مختصر شرحی : در زمان انبیاء کرام ، وقتی قوم پیامبری در انجام فرمانهای الهی کوتاهی می کردند ، آن نبی قوم در انتهاء دست به نفرین بر می داشت و این بود که به اذن الهی ، عده ای از لباس انسانیت خارج و به مقام حیوانات تنزل می کردند . عده ای میمون ، عده ای سگ ، عده ای خوک و این مسخی بود که شامل حالشان می شد.
نشنیدیم و ندیدیم که پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کسی مسخ شده باشد اما هم شنیدیم و هم خواهیم دید که عده ای روحشان مسخ می شود. وقتی به گناهی اُنس گرفت و جزئی از وجودش شد ، روحش شکل حیوانی را می گیرد که خصلت آن حیوان اینگونه است. بطور مثال شنیده ایم که عده ای هنگام غضب می گویند : آن روی سگم را بالا نیاور . بقول استادم : معلوم می شود آن چهره را هم داری ، اما هنوز ظاهرش نکرده ای . معلوم می شود روح تو ،همچون سگ جلوه ی غضب و درندگی پیدا کرده است.
در بالای کوه عرفات با امام سجاد نشسته بود که گفت : ما اکثر الحجیج (چقدر حاجیان زیاد شده اند الحمدلله)
امام سجاد فرمودند : ما اکثر الضجیج و اقل الحجیج(اینطور نیست بلکه چقدر ناله ها زیاد است اما حاجیان اندک)
و با اشاره ی آن ولی خدا پرده ها کنار رفت و دیدم که صحرای عرفات سراسر پر است از حیوانات وحشی ، جز عده ی کمی که انسان بودند.
حقیقت است که مردم در قیامت به شکل های گوناگون محشور می شوند. عده ای انسان ، عده ای سگ ، عده ای عقرب ،عده ای همچون مار ، عده ای چون میمون ووو
و این است که نیتها در دنیا جلوه ی روح را در آخرت نقاشی می کنند. یُحشَرُ الناسُ عَلَی نِیَاتِهِم(مردم بصورت نیت هاشان محشور می شوند)
کلمات کلیدی: اخلاقی، اولیاءالله، معرفت، خودشناسی، دنیا و آخرت، عذاب، قیامت، دست نوشت، یادداشت ها
بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی اوقات آنقدر سرگرم داشته هامان هستیم که نداشته ها را فراموش می کنیم . نداشته هایی که شاید تمام داشته ها یمان را می ارزد. داشته هایی که بظاهر زیبا و در باطن پوچ . آری. دنیا را خوب درک کردیم ، آنقدر که خالق او را فراموش کرده ایم و غرق در مخلوقش شده ایم.
مروری داشتم به کتاب علی علیه السلام ، نهج البلاغه ؛ کتابی که برادر قرآن نام گرفته است . چه دریای عمیقی است این کتاب آسمانی که از مردی آسمانی به زمینیان هدیه شد.عنوانی چشمهایم را لحظه ای به خود مشغول کرد : راه اصلاح دنیا و آخرت
حرف ، حرف علی است که با جان و دل عمل کرد و با زبان بیان کرد آنچه را یافته بود : کسی که میان خود و خدا اصلاح کند ، خداوند میان او و مردم اصلاح خواهد کرد ، و کسی که امور آخرت را اصلاح کند ، خدا امور دنیای او را اصلاح خواهد کرد ، و کسی که از درون جان واعظی دارد ، خدا را بر او حافظی است .
با این بیان امیر ، حرفی نیست که حرفها هم سکوت اختیار می کنند .
---------------------------------------------
مَنْ اَصْلَحَ مَا بَینَهُ وَ بَینَ اللهِ اَصْلَحَ اللهُ مَا بَینَهُ وَ بَینَ النَاسِ، وَ مَنْ اَصْلَحَ اَمْرَ آخِرَتِهِ اَصْلَحَ اللهُ لَهُ اَمْرَ دُنْیاهُ ، وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِن نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیهِ مِنَ اللهِ حَافِظٌ(حکمت 89)
کلمات کلیدی: حدیث، اخلاقی، حضرت علی(ع)، معرفت، توصیه اخلاقی، دنیا و آخرت، یاد خدا، سیر و سلوک، نهج البلاغه، علم و عمل، بندگی
شنیدم که می گفت :
دنیا زیباست ، اما زیبایی ظاهر را چه سود .
حرفش درست بود ؛ دنیا زیباست ولی زیبایی ظاهر را چه سود
می شود دنیا را دید ، می شود زیبایی آن را چشید . اما بهای چرخیدن در دنیا ، فراموش کردن یاد خداست
از وقتی کوچک بودم به من فهماندند که دنیا کاروان سرایی است که دیر یا زود باید از آن گذشت .
دنیا را روز به روز در چشمان من کوچک می کردند تا دلبسته ی آن نشوم .
دنیا را حقیر می کردند و دیدم تا از دنیا جدا نشوم عاشق خدا نخواهم شد.
دیدم که چگونه سرابی را پررنگ و لعاب کردند و از آب حیات که آخرت باشد ما را دور ساختند.
دیدم که 70 سال بدنبال سراب می دویم و آنگاه که جان به گلوگاه می رسد ، می فهمیم که اشتباه رفتیم .
دنیا زیباست ! زیباییش برای همه هست ؛ روحانی ؛ پیر؛ جوان ؛ زن ؛ مرد و...
تنها کسانی باطن آن را دیدند که به وحی ایمان آوردند و فهمیدند که در زیبایی ظاهر سودی نیست .
دنیا زیباست ! چون زیباییش همیشه در چشم ما جلوه میکند و تا متذکر نشویم به باطنش دست نخواهیم یافت .
می گویند چرا نقد را به نسیه دهیم ؟ می گویند وقتی لذت ما و عیش ما فراهم است ؛ چرا باید به فکر آخرت باشیم ؟
می گویند : عبادت و راز و نیاز برای آنان است که عمری را بدنبال لذتها دویدند و حال از رسیدن به آنها مانده اند و کاری جز عبادت
نمی توانند بکنند.
دنیا زیباست ! و چقدر این زیبایی در چشم آنها عجیب است وعجیب . چقدر لذت بخش و بی همتا . یادشان رفته است .
یادشان رفته است که عشق را بد معنا کردند . یادشان رفته است که بیچارگی و نا آرامی شان تنها بخاطر همین لذتها است .
ای سید عزیز ! سید شهیدان اهل قلم !
تو دیدی و جدا شدی . حال بیا بنگر که ما در این منجلاب لذتهای ظاهر غرقیم و غرقیم .
باز هم می رسم به اول خط...
دنیا زیباست ،اما زیبایی ظاهر را چه سود .
کلمات کلیدی: سید مرتضی آوینی، دنیا و آخرت
یک شب هزار شب نمی شود؟
برخی در مجالس گناه شرکت می کنند و یا کاری را انجام داده و میگویند یک مرتبه یا یک شب
است و یک شب هزار شب نمی شود ابن ملجم هم یک مرتبه امام علی (علیه السلام) را کشت
و شمر هم یک بار سر امام حسین (علیه السلام) را برید. گناهان یک به یک جمع میشود.
این توجیه نمیتواند مجوّز گناه ما باشد. چه ضمانتی وجود دارد که در آن شب و آن لحظه نمیریم؟!
اگر کسی گناه کند و در همان لحظه گناه بمیرد، کافر از دنیا رفته است. باید از گناهان فراری باشیم
و شایسته است که هر وقت از گناه فرار کردیم، سجده شکر کنیم و از خدا بخواهیم، کاری کند تا دیگر
زمینه گناه برای ما فراهم نشود و اگر کسی زمینهاش را فراهم کرد، خداوند دستمان را بگیرد تا آلوده
به معصیت نشویم و از روی امام زمان (ارواحنافداه) شرمنده نباشیم.
کلمات کلیدی: دنیا و آخرت
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.