حضرت آیت الله بهجت (اعلی الله مقامه الشریف) سر درس میفرمودند:
شخصی در مسجد کوفه حاجتی داشت و برای این حاجتش خیلی عجز و ناله به درگاه
خداوند متعال میکرد. یک مرتبه متوجه شده بود آقای بزرگواری جلوتر ایستادهاند که گویا
حضرت بودند، حضرت بهشون میفرمایند: اگر تو برای فرج و ظهور دعا کنی تا بیایم؛ هم
مشکل تو حل میشود، هم مشکلات دیگران حل میشود، دعا کن تا ظهور حاصل شود.
آیت الله بهجت (رضوان الله تعالی علیه) می فرمودند: دعای فرج بخوانید،
ظهور آقا را طلب کنید. ایشان اصل دعا را میگذاشتند برای فرج و ظهور
امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) که گشایش اسلام و اهل اسلام است.
انشاءالله درس بشود برای همه ما که در رأس هر دعایی که میخواهیم بکنیم دعا
برای ظهور امامزمان (ارواحنافداه) و آماده شدن برای همراهی در رکاب حضرت را طلب کنیم.
کلمات کلیدی: انتظار، امام زمان، دعا، آیت الله بهجت
روزی ابراهیم ادهم از بازارهای بصره عبور می کرد ، مردم اطرافش را گرفتند و گفتند : ابراهیم ! خداوند در قرآن
فرموده : (ادعونی استجب لکم)مرا بخوانید تا اجابت کنم.ما او را می خوانیم ، ولی دعای ما مستجاب نمی شود
ابراهیم گفت : علتش آن است که دل های شما به واسطه ی ده چیز مرده است.
پرسیدند : آنها چه چیزهایی است ؟
گفت:
1- خدا را شناختید ولی حقش را ادا نکردید
2- قرآن را تلاوت کردید ، ولی به آن عمل نکردید
3- با پیامبر(ص) دوستی کردید ، ولی با فرزندانش دشمنی کردید
4- ادعا کردید با شیطان دشمن هستید ، ولی در عمل با او موافقت کردید
5- می گویید به بهشت علاقمندید ، اما برای وارد شدن به آن کاری انجام نمی دهید
6- گفتید از آتش جهنم می ترسید ، ولی بدن های خود را در ان افکندید .
7- به عیب گویی مردم مشغول شدید ، ولی از عیب های خود غافل ماندید
8- گفتید دنیا را دوست ندارید ، ولی با حرص آن را جمع می کنید
9- مرگ را قبول دارید ، ولی خویشتن را برای آن مهیا نمی کنید
10- مردگان را دفن می کنید ، اما از آنها عبرت و پند نمی گیرید
ای یکدله ی صد دله ، دل یکدله کن صراف وجود باش و خود را چله کن
یک صبح به اخلاص بیا بر در ما گر کام تو بر نیاید آن گه گله کن
کلمات کلیدی: مناجات و دعا، دعا، استجابت
غالباً این سؤال براى توده مردم مطرح است که در عین اینکه خداوند، مکان و محلى ندارد چرا هنگام دعا کردن چشم به آسمان مى دوزیم؟ و دست به سوى آسمان بلند مى کنیم؟ مگر العیاذ باللّه خداوند در آسمانها است؟
این سؤال را در عصر ائمه هدى(علیهم السلام) نیز مطرح کرده اند، از جمله مى خوانیم که «هشام بن حکم» مى گوید: زندیقى خدمت امام صادق (علیه السلام)آمد و از آیه الرّحمنُ عَلَى الْعَرشِ اسْتَوى سؤال کرد.
امام (علیه السلام) ضمن توضیحى فرمود: خداوند متعال، نیاز به هیچ مکانى و هیچ مخلوقى ندارد، بلکه تمام خلق محتاج او هستند.
سؤال کننده عرض کرد: پس تفاوتى ندارد که (به هنگام دعا) دست به سوى آسمان بلند کنید یا به سوى زمین پائین آورید؟!
امام (ع) فرمود: این موضوع، در علم و احاطه و قدرت خدا یکسان است (وهیچ تفاوتى نمى کند) ولى خداوند متعال دوستان و بندگانش را دستور داده که دستهاى خود را به سوى آسمان، به طرف عرش بردارند، چرا که معدن رزق آنجا است، ما آنچه را قرآن و اخبار رسول خدا(صلى الله علیه وآله)اثبات کرده است، تثبیت مى کنیم، آنجا که فرمود: دستهاى خود را به سوى خداوند متعال بردارید، و این سخنى است که تمام امّت بر آن اتفاق نظر دارند(1)
در حدیث دیگرى از امام امیرالمؤمنین على (علیه السلام) در کتاب خصال آمده است: اِذا فَرِغَ اَحَدُکُمْ مِنَ الصَّلوةِ فَلْیَرْفَعْ یَدَیْهِ اِلَى السَّماءِ، وَ لِیَنْصَبَّ فى الدُّعاء: «هنگامى که یکى از شما نماز را پایان مى دهد دست به سوى آسمان بردارد و مشغول دعا شود».
مردى عرض کرد: اى امیرمؤمنان! مگر خداوند همه جا نیست؟
فرمود: آرى همه جا هست.
عرض کرد: پس چرا بندگان دست به آسمان برمى دارند؟
فرمود: آیا (در قرآن) نخوانده اى: وَفى السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوْعَدُوْنَ «در آسمان رزق شما است و آنچه به شما وعده داده مى شود» پس از کجا انسان روزى را بطلبد جز از محلّش، محل رزق و وعده الهى آسمان است(2)
مطابق این روایات چون غالب ارزاق انسانها از آسمان است (باران، زنده کننده زمین هاى مرده از آسمان مى بارد، نور آفتاب که منبع حیات و زندگى است از سوى آسمان مى تابد، هوا سومین عامل مهم حیات در آسمان است) آسمان به عنوان معدنى از برکات و ارزاق الهى معرفى شده، و به هنگام دعا به آن توجه مى شود، و از خالق و مالک آن همه رزق و روزى تقاضاى حل مشکل مى شود.
از بعضى از روایات، فلسفه دیگرى براى این کار استفاده مى شود، و آن اظهار خضوع و تذلل در پیشگاه خدا است چرا که انسان به هنگام اظهار خضوع، یا تسلیم، در مقابل شخص یا چیزى، دستهاى خود را بلند مى کند.(3)
1 ـ «بحار جلد 3 صفحه 330 ـ توحید صدوق صفحه 248 حدیث 1 باب 36 «باب الرد على الثنویة والزنادقة».
2 ـ «بحار» جلد 90 صفحه 308 حدیث 7 ـ حدیث فوق را تفسیر نورالثقلین در جلد 5 صفحه 124 و 125 نیز آورده است.
3 ـ تفسیر پیام قرآن 4/270
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.