سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

مفهوم گناه در زمان ما!

ســین.میــــم دیدگاه

زمانی گذشت که مردم گناه را بیچارگی و مصیبت خود می دانستند. شاید چند صباحی از این حال نمی گذرد . اما دیگر گناه مفهومی و ترسی را که باید داشته باشد را ندارد. دیگر قبح یا زشتی گناه در چشم بیشتر مردم ، از بین رفته است.

اگر در ده سال پیش زنا بدترین گناه بود ،‌ ربا آتش خوردن بود ، چشم چرانی تیری بود از ناحیه ی شیطان ، غیبت کردن ، گوشت مردار برادر را خوردن بود، اگر دروغ کلید تمام گناهان بود ،‌اگر هر کلمه شوخی با نامحرم هزار سال چشیدن آتش جهنم را در پی داشت. برای مردم این عصر ، مفهوم همه ی اینها عوض شده است.

زنا عادی شده ، ربا خواری سود بانکی شده ، چشم چرانی تقدیس و تسبیح الهی محسوب می شود ، غیبت کردن یعنی خوبی طرف را بیان کردن، دروغ کلید رسیدن به همه چیز شده ، شوخی با نامحرم متمدن بودن را نشان می دهد.

چه شده که مفاهیم برای ما ، رنگ ندارند . چه شده است که قبح و زشتی گناه دیگر مفهومی ندارد؟
آیا من اشتباه می بینم یا اینکه زنا ، ربا ،‌ چشم چرانی ،‌ غیبت و دروغ برای مردم ما همان معنا و مفهوم زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)را دارند؟

امام باقر (علیه السلام): مصیبتی همچون کوچک شمردن گناهت و رضایت دادن به وضعیت موجودت نیست.


کلمات کلیدی: حدیث، شیطان، غیبت، زنا، چشم چرانی، گناه، ربا، دروغ، مفهوم گناه، شوخی با نامحرم، قبح گناه، زشتی گناه، تیری از شیطان، دختران، امام باقر

من اُویس امام زمانم هستم؟

ســین.میــــم دیدگاه

شاید کمتر کسی باشد که اُوِیس قَرَن را نشناسد. شاید کمتر کسی با عظمت این بزرگ مرد تاریخ آشنا نباشد. اویس قَرَن همان صحابی بزرگواری است که در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به اسلام رو آورد اما در تمام مدت عمر شریف رسول خدا نتوانست او را ببیند.

نقل می کنند مادر پیری داشت و نمی توانست او را تنها بگذارد ، صبح تا عصری از مادر خود اجازه گرفت تا برود و سیمای نورانی رسول خدا را ملاقات کند. اُوِیس تا به مدینه رسید ، خبردار شد که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به جنگ رفته اند.

مدتی منتظر نشست تا سیمای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را برای اولین بار ملاقات کند اما نشد و چون  به مادر پیر خود وعده داده بود راهی شد به سمت قرن. نزدیکی های عصر که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به مدینه بازگشتند فضای مدینه را معطر دیدند و فرمودند : از سوی قرن عطری به مشامم می رسد.خبر دادند که اویس قرنی به دیدار شما آمده بود.

اُویس با تمام علاقه ای که به رسول خدا داشت ، هرگز در تمام عمر خود نتوانست رسول خدا را ملاقات کند اما آنقدر به رسول خدا نزدیک بود که رسول خدا فرمودند : در امت من مردی است که به عدد موی گوسفندان ربیعه و مُضَر، در روز قیامت شفاعت خواهد کرد.  از او سؤال شد که او کیست فرمود بنده‌ای از بندگان خدا. گفتند نامش چیست فرمود اویس و در قَرن زندگی می‌کند چون او را دریابید سلام مرا برسانید و بگویید که: امت مرا دعا کن.

اویس قرن اگرچه سیمای نورانی رسول خدا را در تمام عمر ملاقات نکرد ، اما آن شور و اشتیاق احوالات رسول خدا را هر دم در دل داشت و این شد که اویس قرن بر زبان ها ماند و حتی رسول خدا مشتاق دیدار او بود .

زمان گذشت و ما رسیدیم به زمان نوه ی رسول خدا ، حضرت ولی عصر (عج) . حجتی که وجودش حاضر است و ناظر اعمال ما . راستی امام زمان ما همچون رسول خدا ، اینچنین از ما یاد می کند؟ آیا امام زمان ما مشتاق دیدار ماست . بی پرده بگویم : آیا ما اُویس ِ امام زمان خود بوده ایم؟

گر در یمنی چو با منی پیش منی    گر پیش منی چو بی منی در یمنی

 من با تو چنانم ای نگار یمنی       خود در غلطم که من توام یا تو منی


کلمات کلیدی: عشق، حدیث، انتظار، داستان، امام زمان، پیامبر، معصومین(ع)، محبت، بندگی، دست نوشت، یادداشت ها، اویس قرنی، عاشق، رسول خدا، یار واقعی امام

راهی که علی(ع) نشان داد !

ســین.میــــم دیدگاه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی اوقات آنقدر سرگرم داشته هامان هستیم که نداشته ها را فراموش می کنیم . نداشته هایی که شاید تمام داشته ها یمان را می ارزد. داشته هایی که بظاهر زیبا و در باطن پوچ . آری. دنیا را خوب درک کردیم ، آنقدر که خالق او را فراموش کرده ایم و غرق در مخلوقش شده ایم.

مروری داشتم به کتاب علی علیه السلام ، نهج البلاغه ؛ کتابی که برادر قرآن نام گرفته است . چه دریای عمیقی است این کتاب آسمانی که از مردی آسمانی به زمینیان هدیه شد.عنوانی چشمهایم را لحظه ای به خود مشغول کرد :‌ راه اصلاح دنیا و آخرت

حرف ، حرف علی است که با جان و دل عمل کرد و با زبان بیان کرد آنچه را یافته بود : کسی که میان خود و خدا اصلاح کند ، خداوند میان او و مردم اصلاح خواهد کرد ، و کسی که امور آخرت را اصلاح کند ، خدا امور دنیای او را اصلاح خواهد کرد ، و کسی که از درون جان واعظی دارد ، خدا را بر او حافظی است .

با این بیان امیر ، حرفی نیست که حرفها هم سکوت اختیار می کنند .

 

 

 

 

 ---------------------------------------------

 

مَنْ اَصْلَحَ مَا بَینَهُ وَ بَینَ اللهِ اَصْلَحَ اللهُ مَا بَینَهُ وَ بَینَ النَاسِ، وَ مَنْ اَصْلَحَ اَمْرَ آخِرَتِهِ اَصْلَحَ اللهُ لَهُ اَمْرَ دُنْیاهُ ، وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِن نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیهِ مِنَ اللهِ حَافِظٌ(حکمت 89) 

 


کلمات کلیدی: حدیث، اخلاقی، حضرت علی(ع)، معرفت، توصیه اخلاقی، دنیا و آخرت، یاد خدا، سیر و سلوک، نهج البلاغه، علم و عمل، بندگی

این نشانی از عظمت نماز است!!!

ســین.میــــم دیدگاه

حضرت زهرا (سلام الله علیها):
از پدرم رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) درباره مردان و زنانى که در نمازشان سستى و سهل انگارى مى کنند، پرسیدم. آن حضرت فرمودند: هر زن و مردى که در امر نماز، سستى و سهل انگارى داشته باشد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مى­گرداند که شش تا در زندگی دنیا، و سه تا در وقت مرگ، و سه تا در قبر و برزخ، و سه تای دیگر در قیامت است، وقتی از قبرش خارج می شود.

امَا شش اثری که در دنیا خدا به سبب سستی در نماز برایش پیش می­آورد:

1ـ خداوند، برکت را از عمرش مى گیرد، 2ـ خداوند، برکت را از رزق و روزى اش مى­گیرد،3ـ خداوند، سیماى صالحین را از چهره­اش محو مى­کند، 4ـ هر کارى که بکند بدون پاداش خواهد ماند، 5ـ دعایش مستجاب نخواهد شد، 6ـ برایش بهره اى از دعاى صالحین نخواهد بود،
امَا آن سه تا که در وقت مرگش به او می رسد:

1ـ ذلیل خواهد مُرد، 2ـ گرسنه جان خواهد داد، 3ـ تشنه کام خواهد مرد، به طورى که اگر با همه نهرهاى دنیا آبش دهند، تشنگى اش برطرف نخواهد شد.


امّا سه تای دیگر که در قبر و برزخ به او می­رسد این است که:

1ـ خداوند، فرشته اى را برمى­گزیند تا او را در قبرش ناآرام سازد، 2ـ قبرش را تنگ گرداند، 3ـ قبرش تاریک باشد.

امّا آن سه تای دیگر که در روز قیامت برایش پیش می­آید وقتی که از قبرش خارج می شود و به قیامت و محشر قدم می­گذارد:

1ـ خداوند فرشته­اى را برمى­گزیند تا او را به صورتش به زمین کشد، در حالى که خلایق به او بنگرند، 2ـ به سختى مورد محاسبه قرار گیرد، 3ـ و خداوند به او ننگرد و او را پاکیزه نگرداند و او را عذابى دردناک باشد.(1)

---------------------

پی نوشت:

1. مسند فاطمه الزهراء (سلام الله علیها)، ص 235


کلمات کلیدی: حدیث، نماز، پیامبر، عذاب، بی نماز

شیطان،عامل سقوط در جهنم!!!

ســین.میــــم دیدگاه

 در روایتی آمده است که پیامبر اکرم(ص) به همراه جبرئیل نشسته بودند
در این حال صدای مهیبی شنیده شد. پیامبر اکرم(ص) از جبرئیل پرسیدند که این
چه صدایی بود؟ او پاسخ گفت : سنگی را هفتاد سال قبل در یکی از
چاه های جهنم رها کردند و اکنون به ته چاه رسید.
این صدای برخورد آن سنگ به ته آن چاه بود .
استاد بزرگوار حضرت امام خمینی (ره) در درس اخلاق می فرمودند : معنای
این روایت آن است که کسی که در این دنیا می آید و به جای اینکه رابطه اش
را با خدا روز به روز محکم تر کند، رابطه اش را باشیطان محکم می سازد و به
جای قوی کردن روح ، جسم و تمایلات و غرایز خود را قوی می کند ، بداند که
راه جهنم را پیش گرفته و بعد از هفتاد سال زندگی در همین دنیا به ته جهنم 
رسیده است .

مشهور است که می گویند : شخص گناهکاری از بالای یک بلندی به پایین افتاد
و مرد. شب او را در خواب دیدند و از احوالش در قیامت پرسیدند ؛ گغت : همین
مقدار بگویم که شب اول قبر و نکیر و منکر و پل صراط و ...،همه دروغ است!
من از آن بالا که افتادم ، مستقیما به وسط جهنم سقوط کردم !
راست هم می گفت ؛ زیرا چنین اشخاصی مستقیم به وسط جهنم می روند ،
معنای روایت هم همین است
---------------------------------------------------------------------------------------------
تفسیر القمی ، ج2،ص 3 


کلمات کلیدی: حدیث، توصیه اخلاقی، شیطان، علما

   1   2   3      >
?بازدید امروز: (121) ، بازدید دیروز: (14) ، کل بازدیدها: (707352)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ