می آمدیم و حرف می زدیم که رسیدیم به لطافت و عظمت زن ، گفتم : زن یکی از معجزات خلقت است و این اعجوبه ی خلقت به نظر من چند ویژگی ظریف و خاص دارد که به نظر هر کسی می رسد و گاهی مرد از نداشتن آنها غبطه می خورد.
یکی از این ویژگی ها ، معنویت و حال عبادتی است که در وجود هر زنی نهفته است. وقتی به نماز می ایستد ، آنقدر با عظمت حق، عجین می شود و آنقدر خاضعانه رکوع و سجود می کند که عرشیان هم به آن غبطه می خورند . بسان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) که آنقدر غرق در مناجات با حق می شد که پاهایش ورم می کرد.
دو مین ویژگی این ریحانه ی خلقت ، حیاست که به گمانم با گوشت و پوست و خون زن عجین شده است و این یعنی اوج عظمت و چه زیباست این نقش زیبا در وجود ریحانه ی آفرینش. اسوه های حیا کم نبودند که بهترین آنها سیده ی زنان عالم زهرای مرضیه(سلام الله علیها) بود که حاضر نشد حتی در مقابل مرد نابینا ، حضور پیدا کند و زینب کبری که در طول 11 سال همسایگی ، کسی صدای دختر علی(علیه السلام) را نشنید.
سومین ویژگی که پر ازحضور خداست ، صبر است که در مقابل امتحانات الهی ، چقدر زیبا جلوه می کند . صبری که اگرچه سخت است اما چون برای رضای محبوب است شیرین است.
امام راحل (رضوان الله علیه) فرمود: آنچه برای من یک خاطره ی فراموش نشدنی است، با این که تمام صحنه هایش چنین است ، ازدواج یک دختر جوان با یک پاسدار عزیز است که در جنگ، هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسیب دیده بود. آن دختر شجاع با روحی بزرگ و سرشار از صفا و صمیمت گفت :
حال که نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با این ازدواج، دِین خود را به انقلاب و به دینم ادا کرده باشم.
عظمت روحانی این صحنه و ارزش انسانی و نغمه های الهی آنان را نویسندگان ،شاعران،گویندگان ، نقاشان ، هنرپیشگان ، عارفان ، فیلسوفان ، فقیهان و هر کس را که شماها فرض کنید، نمی توانند بیان و یا ترسیم کنند و فداکاریو خدا جویی و معنویت این دختر بزرگ را هیچ کس نمی تواند با معیارهای رایج ارزیابی کند.
+ پ .ن : نمونه ای از صبر دختران ما(حتما بخوانید)
کلمات کلیدی: ویژگی های زنان، ارزش یک زن، صفات زیبای زنان، خصوصیات زنان، اخلاق زنان، عبادت زن، حیای زن، صبر زن، امام خمینی و زن، صبر دختران
بسم الله الرحمن الرحیم
مرجع عزیز و عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
سلام علیکم؛
من فاطمه 21 ساله هستم. شما را بارها در مشهد دیدهام، و به شما به چشم یک پدر معنوی نگاه میکنم. آقا من یک دختر بدحجاب هستم، راستش نمیدانم حجاب چیست؟ چرا حجاب بر ما واجب است؟ چرا حجاب ارزش است؟ آیا چادر یک تکه پارچه با ارزش و مقدس است؟ دختر 9 ساله از چادر چه میداند؟ چرا فقط در دین ما چادر و حجاب وجود دارد، یعنی پیامبران دیگر نمیدانستند؟!
آیا معنای پوشش، نبودن من در جامعه نیست؟ پس چگونه باید برای جامعه مفید باشم؟چرا ما زنان باید تاوان دلهای مریض بعضی مردان را بدهیم؟ آیا بهتر نیست حجاب در کشور اختیاری باشد؟ لطفاً مرا نصیحت کنید و به سؤالاتم جواب دهید که من پیجوی حقیقتم. منتظر پاسخ شما هستم.
بسم الله الرحمن الرحیم
علیکم السلام و رحمة الله
دخترم! انشاءالله تعالی تندرست و سعادتمند باشید و اندیشههای نیک و درست را در خود پرورش دهید.
نامه شما را خواندم. از بیداری باطن و معنویت پاک و اصالت فطرت شما امیدوار شدم.
نوشتهاید پیجوی حقیقت هستید و نصیحت میخواهید. حقیقت ظاهر و آشکار است به هرچه نگاه کنید از ذره تا مجرّه، از زمین تا آسمان و کهکشانها و جنبندگان بزرگ و کوچکی که با چشم غیر مسلح به زحمت رؤیت میشوند، آب و هوا، باغ و سبزهزارها و درختها، حیوانات برّی و بحری و این انسان، این من و تو و این همه دستگاهها و تأسیساتی که در بدن ما برقرار است و علی الدوام بیآنکه ما نقشی داشته باشیم به طور خودکار عمل میکنند، این همه گلها، این همه میوهها و این همه ... و این همه ...، همه انسان را نصیحت میکنند؛ همه حقیقت و حق را نشان میدهند که غافل نباشید، بیدار و هشیار باشید، از این کتاب آفرینش که میلیونها و میلیونها و میلیاردها و بیش از حساب و شمار درس بصیرت و بینش دارد بخوانید، و پند بگیرید.
بدانید که شما در برابر این معانی ژرف و این وجود پر از حکمت نباید آرام بنشینید. باید پردههای جهالت را هرچه میتوانید پاره کنید، و به سوی روشنایی بیشتر گام بردارید.
مسأله حجاب و مسائل جنسی و جنسیتی را تحت احساسات جوانی دختر یا پسر نمیشود بررسی کرد، و نگاه غیر احساساتی باید به آن داشت.
این برنامه و روابط مرد و زن و حجاب، همه باید با دید عقل و مصلحت بررسی شود. مفاسد و مصالح بسیار در اینجا ملاحظه میشود. کرامت و شخصیّت زن بیشترین مصلحتی است که باید حفظ شود.
حجاب و پوشش و چادر و جداییهایی که بین دو جنس به حکم عقل و شرع مقدس اسلام رعایت میشود همه، جامعه را از فساد، و خانواده را از ویرانی نجات میدهد. حجاب برای زن حصاری حصین و قلعهای محکم است.
در جامعه کاری که برحسب وضع طبیعی بین زن و مرد توزیع شده است هر دو کار است، هر دو شریف است، هر دو باید رعایت شود تا جامعه بر نظام درست برقرار باشد.
خانهداری زن از اشرف کارها است. زن خانهدار بیکار نیست. مرد هم که مشاغل بسا سخت بیرون را عهدهدار است جهاد فی سبیل الله است. کارهای پر زحمت و سخت به عهده مرد است.
بعض افراد بیاطلاع، نگاه ظاهری به غرب و اروپا و آمریکا میکنند، و یک زن را میبینند که مثلاً وزیر یا وکیل شده است امّا هزاران زن را که در نهایت محرومیتهای اقتصادی گوناگون هستند نمیبینند.
امروز در غرب، کار فساد بیحجابی و اختلاط زن و مرد به جایی رسیده است که از جلوگیری مفاسد آن عاجز شده و به مفاسد بسیار مخرب آن تن در دادهاند.
در غرب طبق اخباری که خبرگزاریها منتشر میکنند زنها در هر نهاد و مخصوصاً نهادهای ارتشی مورد اذیت و آزار مردهای مافوق هستند. زندگی راحت و آرام و انسانی ندارند. موالید تا حد چهل و هشت درصد در شناسنامه بی پدر معرفی میشوند.
ما باید به تعالیم اسلام افتخار کنیم. سالمترین مجتمعات و جوامع، مجتمعات اسلامی است. تفکیک جنسیتی برای سلامت جامعه شرط اساسی است. چادر و رعایت محرم و نامحرمی و اختصاصیافتن بعض مشاغل به زن، و بعض مشاغل به مرد بر اساس همین تفکیک لازم جنسیتی و ترتیبات و ضوابط آن است.
در احکام شرع جنبههای جسمانی و روحی مرد و زن ملاحظه شده است، و بر اساس صرف برتریدادن یک جنس بر جنس دیگر دستور و برنامهای نیست. پیامبران همه به حجاب دستور دادهاند، و اختصاص به اسلام ندارد، و حکم ملازم زن و مرد است.
همین روزها به یکی از وزراء در ایتالیا پیشنهاد کرده بودند که زنان مسلمان را از روبند ممنوع سازد، جواب داده بود که از کار و برنامهای که حضرت مریم داشت کسی را منع نمیکنم! یعنی حضرت مریم هم حجاب کامل داشتهاند.
دخترم راجع به حجاب، راجع به تواناییهای زن و مرد و نقش این دو جنس در ساختن یک جامعه عقلپسند با کرامت، کتابهای بسیار شیعه و سنی، و مسلمان و کافر نوشتهاند.
من به شما توصیه میکنم به تمام وجود اگر سعادت حقیقی خود را میخواهید، حجاب و تعلیمات عالیه اسلام را در همه برنامهها رعایت کنید.
خداوند متعال شما را حفظ و به همه آرزوها و آمال مشروع و عقلپسند برساند، والسلام. 19 شعبانالمعظم
کلمات کلیدی: زن، حجاب و عفاف
مقدار حجاب و برخورد
مقدار حجاب و پوشش، با در دست داشتن این بینش و این ملاک، روشن می شود که همیشه یک شکل و یک مقدار ندارد. تو در برابر آتش سوزانى که حتى کفشها و دمپایی ها تحریکش می کنند و تمام وجودش را می سوزانند، وضعى خواهى داشت که در برابر سلمان و یا وجود سازمان گرفته ى دیگر ندارى. در برابر آنها که در دلشان مرضها و آتشهاست، حتى صداى تو و رفت و آمد تو کنترل می شود و پوشیده می گردد.
فاطمه(س) در برابر سلمان و ابوذر، به گونه اى است که در برابر دیگران نیست. و این ملاحظه ها براى کسانى که به این آگاهى رسیده اند، هیچ دشوار نیست. این بارها براى این ظرفیتها ناچیز است، حتى می بینیم که مادران آگاه چطور وسائل شکستنى و یا داروهاى مسموم را از دسترس بچه ها دور نگه می دارند، که محبت آنها و عشق مادرى آنها، می تواند این همه فشار را آسان کند و مشکلها را از میان بردارد.
این دیدگاه وسیع است که می تواند روایات مختلف را بیابد و بفهمد. روایاتى که از حرکت فاطمه(س) و زینت و برخورد زنهاى مسلمان سخن مىگوید. و روایاتى که سعادت زن را در این می داند که با مرد برخوردى نداشته باشد.
که زهرای مرضیه فرمود : بهترین حالت زن زمانی است که نامحرمی را نبیند و در مقابل نامحرمی دیده نشود
على(ع) در نهج البلاغه می گوید: «شنیده ام که در بازار بصره لباس زنى با عباى مردى برخورد کرده، از شرم بمیرید».
این یک اصل است، که برخوردها را محدود می کند، مگر آنجا که ضرورتى باشد و رجحانى و اهمیتى، که این اهمیت و رجحان و ضرورت، حتى به اسارت رفتن زینب عریان را، توجیه می کند. و ضربه خوردن فاطمه ى مدافع حق را توضیح می دهد. با چنین بینش و با چنین ملاکهایى است که می توانى این تفاوتها را بفهمى، که اسلام نه تنها عمل که عاملها و انگیزهها را در نظر دارد. و با این ملاکها و معیارها، احکامش را طرح می کند.
که رسولان، همراه بیّنات و کتاب و میزان آمده اند؛ بیّناتى که روشنگر ارزش انسان و نظام جهان و ارتباط و پیوستگى دورها و جداها بوده اند. و کتابى که دستور العمل این انسان در این راه نظام یافته بوده است. و میزانى که شاغول حرکت این انسان و ملاک آن احکام بوده است. و در نتیجه همراه این روشنى و دستور و معیار، هر کس می توانست خودش بر پا بایستد و حرکت کند و در بنبست نماند.
علی صفائی حائری
کلمات کلیدی: زن، حجاب و عفاف
سلام
از اونجایی که ازم خواستی راهنماییت کنم می نویسم!
یه جمله میگم و ازت میخوام همیشه بهش عمل کنی .
به نظر من هر چی بخوای توی این یه جمله هست .
اگه کسی بجایی رسید و محبوب دلهای خلق شد ، بدون اجازه و لطف خدا نبوده
یعنی فقط خواست خدا بوده که به اینجا رسیده .
اگه کسی هم زمین خورده حتی بزرگترین دانشمند روزگار ، تنها بخاطر دور شدنش
از خدا بوده و بس.
راستش خدا همه کاره ی هستی هستش .
نمیشه برگی از روی زمین جا بجا بشه و بدون اجازه ی خدا باشه .
خواهرم !
علم ، یکی از بهترین سرمایه هاست که میشه با اون بخدا نزدیکتر شد . ولی حواست
رو جمع کن ، مبادا علم باعث بشه روز به روز از خدا فاصله بگیری و بطور مثال :
نشه بخاطر درس و چیز دیگه ای نمازت آخر وقت خونده بشه
خواهرم !
هر هدف ارزشمندی که داری با یه چیز می تونی اون هدف رو بیمه کنی اون هم با نماز و دعا
هست و اگه تلاشت هم پشت این هدف باشه انشالله حتما بهش میرسی.
من همیشه در کنارت هستم و سعی می کنم راهنماییت کنم .
اما بدان که !
برای رسیدن به هدفت تنها تلاش ثمره ای ندارد و باید ارتباط با خدا را هر روز محکم تر کنی
گفتم که الف
گفت دگر
گفتم هیچ ، در خانه اگر کس است یک حرف بس است .
کلمات کلیدی: توصیه اخلاقی، نامه
اگر عفاف و پاکدامنی را بر خوبی هایتان بیفزایید ، امتیازتان بیشتر می شود
و اگر چهره وجمال،شمارا به گناه افکند،از امتیاز شما کم می شود.
خداوند در میان جوانان وزیبا رویان،آن قدر نمونه های عفاف وپاکدامنی دارد
که به رخ انسان بکشد و راه بهانه را بر معصیت کاران ببندد.
هرگز مباد که نعمت ، وسیله ی عذابمان گردد!!!
بر گرفته از نوشته های وبلاگ خواهر بزرگوار فاطمه بانو
کلمات کلیدی: زن، حجاب، حجاب و عفاف
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.