سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

من اُویس امام زمانم هستم؟

ســین.میــــم دیدگاه

شاید کمتر کسی باشد که اُوِیس قَرَن را نشناسد. شاید کمتر کسی با عظمت این بزرگ مرد تاریخ آشنا نباشد. اویس قَرَن همان صحابی بزرگواری است که در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به اسلام رو آورد اما در تمام مدت عمر شریف رسول خدا نتوانست او را ببیند.

نقل می کنند مادر پیری داشت و نمی توانست او را تنها بگذارد ، صبح تا عصری از مادر خود اجازه گرفت تا برود و سیمای نورانی رسول خدا را ملاقات کند. اُوِیس تا به مدینه رسید ، خبردار شد که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به جنگ رفته اند.

مدتی منتظر نشست تا سیمای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را برای اولین بار ملاقات کند اما نشد و چون  به مادر پیر خود وعده داده بود راهی شد به سمت قرن. نزدیکی های عصر که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به مدینه بازگشتند فضای مدینه را معطر دیدند و فرمودند : از سوی قرن عطری به مشامم می رسد.خبر دادند که اویس قرنی به دیدار شما آمده بود.

اُویس با تمام علاقه ای که به رسول خدا داشت ، هرگز در تمام عمر خود نتوانست رسول خدا را ملاقات کند اما آنقدر به رسول خدا نزدیک بود که رسول خدا فرمودند : در امت من مردی است که به عدد موی گوسفندان ربیعه و مُضَر، در روز قیامت شفاعت خواهد کرد.  از او سؤال شد که او کیست فرمود بنده‌ای از بندگان خدا. گفتند نامش چیست فرمود اویس و در قَرن زندگی می‌کند چون او را دریابید سلام مرا برسانید و بگویید که: امت مرا دعا کن.

اویس قرن اگرچه سیمای نورانی رسول خدا را در تمام عمر ملاقات نکرد ، اما آن شور و اشتیاق احوالات رسول خدا را هر دم در دل داشت و این شد که اویس قرن بر زبان ها ماند و حتی رسول خدا مشتاق دیدار او بود .

زمان گذشت و ما رسیدیم به زمان نوه ی رسول خدا ، حضرت ولی عصر (عج) . حجتی که وجودش حاضر است و ناظر اعمال ما . راستی امام زمان ما همچون رسول خدا ، اینچنین از ما یاد می کند؟ آیا امام زمان ما مشتاق دیدار ماست . بی پرده بگویم : آیا ما اُویس ِ امام زمان خود بوده ایم؟

گر در یمنی چو با منی پیش منی    گر پیش منی چو بی منی در یمنی

 من با تو چنانم ای نگار یمنی       خود در غلطم که من توام یا تو منی


کلمات کلیدی: عشق، حدیث، انتظار، داستان، امام زمان، پیامبر، معصومین(ع)، محبت، بندگی، دست نوشت، یادداشت ها، اویس قرنی، عاشق، رسول خدا، یار واقعی امام

ندای رستگاری علی(ع)

ســین.میــــم دیدگاه

بسم الله الرحمن الرحیم

در پس ایام و روزگار ، مردی را دیدیم که اعجوبه ی تاریخ بود. مردی که در عبادت همتا نداشت. مردی که چون لب به سخن می گشود ، سخنوری به مقامش نمی رسید. مردی که چون شیپور جنگ را می زدند،‌ میدان  جنگ از خوف او لحظه ای آرام نداشت. مردی که چون یتیمی می دید او را بر شانه  ی خود سوار می کرد و با حالی عجیب به او می گفت: از علی راضی باشید که شاید در حقتان کوتاهی کرده باشد.مردی که چون ناله ی بیوه زنی را می شنید اشک در چشمانش حلقه می زد. این ها همه اوصاف مردی است که در بهترین نقطه ی زمین فرود آمد و از بهترین نقطه ی زمین عروج کرد.

حرف از علی (ع) است . آن بزرگ مرد تاریخ که عمری را در کنار پسر عم خود رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شاگردی کرد و در اولین فراخوان دعوت ، مسلمان شد و شد اولین مرد مسلمان . هر چند در این چند سطر نمی چهره ی تابناک او را تصویر کرد ولی می توان قطره ای از دریای فضایل آن امام را بر شمرد.

در تمام مراحل زندگی حضرت امیر(ع) علاقمندی به مرگ و لقاء پروردگار موج می زد به گونه ای که می فرمود : به  خدا سوگند که پسر ابوطالب با مرگ مانوس تر است از کودک به پستان مادرش. این اْنس و این شناخت به گونه ای بود که حتی در لیلة المبیت ، با اینکه احتمال کشته شدنش می رفت در بستر رسول خدا خوابید تا اسلام و پیامبر (ص) از گزند دشمن محفوظ بماند.

اندیشه ها و رفتارهای این بزرگ مرد پس از هزار و چهارصد سال هنوز راهنمای راهی است که اندیشمندان دینی و غیر دینی آن را باید بپیمایند. به عنوان نمونه ، نهج البلاغه ی امیر مومنان کتابی است در بردارنده ی تمام صفات انسانیت و جامع درس های زندگی الهی. این کتاب ارزشمند آنقدر ،‌در دل دانشمندان جای گرفت که افرادی همچون جرج جرداق مسیحی ،‌بیش از صد بار این کتاب ارزشمند را مطالعه کردند و با هر بار مطالعه ی این کتاب به عطششان افزوده می شد.

هر چند نهج البلاغه ی امیرمومنان همچنان در مظلومیت تاریخ جای گرفته است اما هیچ از عظمت و بزرگی این کتاب کم نشده است و آنان که دنباله رو  حضرت امیر هستند  با رجوع به این کتاب شریف ، اعمال و رفتار خود را با موعظه ها و رفتارهای حضرت تطبیق می دهند .

با مروری بر این کتاب ارزشمند به خطبه ای میرسیم که خطبه ی متقین لقب گرفته است . خطبه ای که با درخواست جوانی به نام همام ایراد شد که سراسر صفات و ویژگی های متقین در آن نمایان است . خطبه ای که ،‌ می توان گفت تنها مصداقش خودِ امیرالمومنین (ع) است . صفاتی که هر شنونده ای با شنیدن آن دیگر داد تقوا نمی زند و مبهوت عظمت متقین می شود . همان طور که همام از این صفات سخت متعجب شد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.

با این اوصاف میرسیم به شهادت آن امام عزیز ، که در لحظه ی ضربت آن ملعون چنین زمزمه کرد : فزت و رب الکعبه . با این بیان ، فهمیدیم که سعادت و رستگاری آرزوی علی(ع) بود که در لحظات پایانی با شور و شوق فراوان ندای فزت و رب الکعبه سر داد.

 


کلمات کلیدی: حضرت علی(ع)، داستان، پیامبر، نهج البلاغه، مظلوم، معصومین(ع)، دست نوشت، یادداشت ها، علاقه ی علی(ع) به مرگ، شهادت علی(ع)، سخنان علی

دلایل موفقیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) در تربیت

فاطمه خانم دیدگاه

پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) در تربیت انسان ها، موفقیت های شایانی داشت، به گونه ای که در زمان کوتاهی، دایره تربیتی ایشان از جزیرة العرب، که مردم آن تا آن زمان در خشن ترین حالات زندگی می کردند، گذشت و آوازه آن به مناطق بسیار دوردست رسید. برای این توفیق، دلایل زیادی می توان برشمرد که برخی از آنها عبارتند از:

ویژگی های اخلاقی و رفتاری پیامبر

1. مهربانیِ با مؤمنان و دوستان:
(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ) (فتح: 29);
محمّد فرستاده خداست و کسانی که با اویند بر کافران سرسخت و در میان خود مهربانند.

(عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ) (توبه: 128);
به رنج افتادنتان بر او گران و دشوار است; به شما دلبسته است و به مؤمنان دلسوز و مهربان.

2. جانفشانی در ترویج دین و تربیت اخلاقی مردم:
(فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ عَلَی آثَارِهِمْ إِن لَمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً) (کهف: 6)
;
شاید تو بر پی آنان، اگر به این سخن ایمان نیاورند، خود را از اندوه خواهی کشت.

3. فروتنی و تواضع در دعوت مردم به ایمان:
(فَبَِما رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ) (آل عمران: 159)
;
به خاطر مهر و بخشایشی از خداست که برای ایشان نرم شدی، و اگر درشتخوی و سخت دل بودی از گِردت پراکنده می شدند.

4. برخورداری از شخصیتی والا و اخلاقی نیکو:
(وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم.) (قلم: 4)

این همه موجب شد تا پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) بتواند در هدف و راه خویش توفیق یابد.
 


کلمات کلیدی: راه های موفقیت، پیامبر

این نشانی از عظمت نماز است!!!

ســین.میــــم دیدگاه

حضرت زهرا (سلام الله علیها):
از پدرم رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) درباره مردان و زنانى که در نمازشان سستى و سهل انگارى مى کنند، پرسیدم. آن حضرت فرمودند: هر زن و مردى که در امر نماز، سستى و سهل انگارى داشته باشد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مى­گرداند که شش تا در زندگی دنیا، و سه تا در وقت مرگ، و سه تا در قبر و برزخ، و سه تای دیگر در قیامت است، وقتی از قبرش خارج می شود.

امَا شش اثری که در دنیا خدا به سبب سستی در نماز برایش پیش می­آورد:

1ـ خداوند، برکت را از عمرش مى گیرد، 2ـ خداوند، برکت را از رزق و روزى اش مى­گیرد،3ـ خداوند، سیماى صالحین را از چهره­اش محو مى­کند، 4ـ هر کارى که بکند بدون پاداش خواهد ماند، 5ـ دعایش مستجاب نخواهد شد، 6ـ برایش بهره اى از دعاى صالحین نخواهد بود،
امَا آن سه تا که در وقت مرگش به او می رسد:

1ـ ذلیل خواهد مُرد، 2ـ گرسنه جان خواهد داد، 3ـ تشنه کام خواهد مرد، به طورى که اگر با همه نهرهاى دنیا آبش دهند، تشنگى اش برطرف نخواهد شد.


امّا سه تای دیگر که در قبر و برزخ به او می­رسد این است که:

1ـ خداوند، فرشته اى را برمى­گزیند تا او را در قبرش ناآرام سازد، 2ـ قبرش را تنگ گرداند، 3ـ قبرش تاریک باشد.

امّا آن سه تای دیگر که در روز قیامت برایش پیش می­آید وقتی که از قبرش خارج می شود و به قیامت و محشر قدم می­گذارد:

1ـ خداوند فرشته­اى را برمى­گزیند تا او را به صورتش به زمین کشد، در حالى که خلایق به او بنگرند، 2ـ به سختى مورد محاسبه قرار گیرد، 3ـ و خداوند به او ننگرد و او را پاکیزه نگرداند و او را عذابى دردناک باشد.(1)

---------------------

پی نوشت:

1. مسند فاطمه الزهراء (سلام الله علیها)، ص 235


کلمات کلیدی: حدیث، نماز، پیامبر، عذاب، بی نماز

بالاخره بگو کدوم وری هستی...دیر میشه ها...

فاطمه خانم دیدگاه

موسس موسیقی کیست؟

امام صادق(ع) فرمودند:وقتی حضرت آدم (ع) رحلت نمود ابلیس و قابیل با رحلت او خوشحال شدند. آن دو در اجتماعی شرکت کردند و به نشانه شادی برای مرگ آدم (ع) تنبور ها و وسایل لهو «موسیقی» استفاده کردند پس سرمنشاء ابزار موسیقی لهوی از آنجاست« کسانی که در روی زمین از این وسایل لذت می برند از پیروان راه ابلیس و قابیل اند»

 

پیامبر(ص) فرمودند:« ابلیس اولین کسی بود که آواز غنائی خواند.»

 اگه می خوایم از پیروان ابلیس باشیم

موسیقی...آهنگ....وهزار تا کار دیگه....

یا این ور یا اون ور

وسط نداریم....

وضعیت خودمونو مشخص کنیم

اینطوری که نمیشه

وسط دو تا لشکر که باهم می جنگن که باشیم هم از این وریا تیر می خوریم هم اون وریا
....
بدون کجایی؟؟؟؟

انتخاب کن

دوستای خوبم لطفا منو یاری بدید،بگید چه نوع موسیقی گوش میدید؟و بگید موسقی چه تاثیری بر شما دارد؟


کلمات کلیدی: حدیث، موسیقی، پیامبر

   1   2      >
?بازدید امروز: (196) ، بازدید دیروز: (14) ، کل بازدیدها: (707427)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ