سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

کدام محبت، تو را سرشار می کند؟

ســین.میــــم دیدگاه

گفت : دلم گرفته ، چه کنم تا آرام شوم؟ گفتم : تو را نمی دانم ، اما وقتی دلم می گیرد ، حس می کنم زمین قفسی است برای من . مفاتیح را باز می کنم ، گاهی که حالم بدجور گرفته باشد و دلم تاریک ، مناجات ابوحمزه روحم را نوازش می دهد و گاهی کمیل برایم کافی است .

وقتی دلم پُر باشد از دنیا و داشته هایش ، خط به خط با فرازهایش می سوزم و اشک می ریزم . آنقدر مرا غرق ِ خودش می کند که وقتی سر بلند می کنم ، حس می کنم راهی بسوی آسمان یافته ام .حس می کنم آماده ی رفتنم...

این همان محبت خداست که همه ی ما را در بر گرفته است اما نمی فهمیم و از آن فرار می کنیم . گفتم : خودت را با او آرام کن . اما از آنجا که آرامشش را در کسی و جایی دیگر دنبال می کرد ، حرفم را قبول نکرد.

یادم افتاد به نَقلی که استاد داشت و نوشت: جوانکی را دیدم که به سبک فلان مجله می گوید که من کمبود محبت دارم و کسی را می خواهم که به من محبت کند و باز به سبک همان می گفت : که کسی مرا درک نکرده ، کسی مرا درک نمی کند...

خندیدم در حالی که در درونم طوفانی بود. آرام گفتم : برادر تو هنوز ظرفیت خودت را درک نکرده ای . تو خودت را درک نکرده ای و گرنه محتاج درک دیگران نبودی .

و گفتم : کسی که با این همه محبت از خدا ، کمبود محبت دارد ، کسی که محبت خدا او را پُر نکرده ، دیگر محبت چه کسی او را سرشار می کند؟!

بیچاره تو که دریای محبت را احساس نکرده ای ، با قطره های به منت آلوده ی این زن و شوهر و فرزند و پدر و مادر چه می کنی ؟(استاد علی صفایی حائری)

چیزی که امروز دختران و پسران ما به اسم " عشق "  می شناسند ، حرفی است که تنها چند صباحی در دل و زبان می گذرانند و ثمره اش جز هوی و هوس نیست إلا قطره ای از این دریای پهناور که آیینه ی "عشق حقیقی " است.




کلمات کلیدی: عشق، محبت، علی صفایی حائری، عشق حقیقی

?بازدید امروز: (192) ، بازدید دیروز: (14) ، کل بازدیدها: (707423)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ