سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

عشق برتر!

ســین.میــــم دیدگاه

من جوانى را سراغ داشتم سخت وابسته ‏ى لباس و قیافه ‏اش بود، حتى وسواسى داشت که پارچه ‏اش از کجا باشد و دوختش از فلان و مدلش از بهمان.

براى دوستى با او همین بس که از لباسش و اتویش و قیافه ‏اش تحسین کنى و یا از طرز تهیه‏ ى آن بپرسى. او عاشق ظاهر سازى و سر و وضع مرتب بود و به این خاطر از خیلى ‏ها بریده بود تا این‏که عشقى بزرگ‏تر در دلش ریخت و با دخترى آشنا شد و با هم سفرى کردند و در راه تصادفى.

جوانک در آن لحظه‏ ى بحرانى از رنج‏هاى خودش فارغ بود و خودش را فراموش کرده بود و به محبوبه ‏اش مى ‏اندیشید و سخت به او مشغول بود.

او به خاطر پانسمان محبوبش به راحتى لباس‏هایش را پاره مى ‏کرد و زخم‏ها را مى‏ بست و راستى سرخوش بود که خطرى پیش نیامده است.

هنگامى که عشقى بزرگ‏تر دل را بگیرد، عشق‏هاى کوچک‏تر نردبان آن خواهند بود

 

---------------------------------------------------------

 مسؤولیت و سازندگى ج 1، ص 41، انتشارات لیلة القدر


کلمات کلیدی: عشق، جوان، عاشقی، عشق برتر، عشق بزرگ، جوان و عاشقی، استاد صفائی، آیه های سبز، بهترین، عشق کوچک

?بازدید امروز: (208) ، بازدید دیروز: (14) ، کل بازدیدها: (707439)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ