اگرچه فرار کردن همیشه مذموم و بد محسوب می شد اما من همیشه فراری بودم فراری که مقدس است و آدمی را بالا می برد . فراری که ذلت نیست بلکه عزت است . فراری که عین پیروزی است نه شکست . فراری که آن قدر مقدس است که هر کسی می تواند از آن استفاده کند و اوج بگیرد .
وقتی نگاهی به دور و برت بیندازی ، خودت و اطرافیانت را در بند اسارت می بینی ؛اسارت در بند بلا و مصیبت ؛ اسارت در بند خواسته ها و خواهش های نفسانی و شیطانی ؛ اسارت در بند غم ها و غصه های روزگار .
چاره ای نداری جز اینکه ، پناهگاهی امن و آرام پیدا کنی و فرار کنی ، تا دل بی قرارت آرام شود ؛ پناهگاهی که پُر باشد از عشق و مهر و ملک و سیطره تا در پناه او آرامشت را دوباره بیابی.
چه پناهگاهی را مملو از این صفات می بینی جز محبوب و معبود هستی؟ پس با تمام وجودت به سمت او فرار کن تا از شر بلا ها و شیطنت ها و غم ها در امان بمانی.
حال ، خودت قضاوت کن ، چقدر مقدس است این فرار ؟
فرازی از مناجات شعبانیه : فقد هربت الیک و وقفت بین یدیک
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.