لطف و کرامتش آنقدر زیاد است که با کوچکترین اشاره ، دلت را می خواند و دعوت نامه می فرستد . وقتی راهی شدی ، اجرت را هم خودش می دهد . آمدی به زیارتم و من به زیارتت می آیم.
دلتنگ حریمش بودم اما راهی را بلد نبودم برای رسیدن به خانه اش . دفتری دیدم که گذاشته بودند برای نوشتن درد دل ها با امام عشق . نوشتم آقا جان ! مدتهاست به زیارتت نیامده ام دلم می خواهد دعوتم کنی تا باز هم زائر حریمت شوم. چند روزی نگذشت که مرا دعوت کرد .
هفتاد سفر رفته بود به زیارت آقا و در آخرین سفر ، خبر از رفتنش داد و گفت : امام رضا فرمود : تا الان تو به زیارتم آمدی ، حالا نوبت من است که به زیارتت بیایم.
امام رضا(علیه السلام)فرمود: امام همانند آفتاب فروزانى است که نورش گیتى را در برگیرد و کرانهایست که نگاهها و دستها به آن نرسد. امام، ماه درخشنده و چراغ پرتوافکن و روشنایى تابنده و ستاره راهنما در ناپیدایى شبهاى ظلمانى و راهنماى هدایت و نجات بخش از تباهى است.
امام ، شعله فروزنده بر تپّه و گرمى ده ، بر سرمازده و راهنما در مهلکه ها است و هر آن کس که از آن جدا گردد نابود شود.
امام ابرى بارانزا و بارانى پیوسته و یک ریز و آسمان سایه گستر و زمینى فراخ و چشمهاى جوشان و برکه و گلستان است.
امام، امینى دوست و پدرى مهربان و برادرى بى نظیر و مادرى دلسوز فرزند خردسال خویش و پناهگاه بندگان است.
امام، امین خداوند در زمینش و در میان آفریدگانش و حجت او بر بندگانش و جانشین او در سرزمین هایش و دعوت کننده به خدا و پاسدار حریم خداست.[1]
[1] ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول / ترجمه حسن زاده - قم، چاپ: اول، 1382ش.
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.