صبح تا شب هر کداممان بصورتی مشغولیم و شاید در طول شبانه روز فکر اینکه چرا نمازهایمان اینقدر بی روح و بی حال است به ذهن هیچکداممان خطور نکند.
گاهی که این سوال کمی در ذهن می چرخد ، بصورت خیلی عادی از ذهن رانده می شود تا فکرمان را مشغول نکند ، در حالی که شاید همین سوال ، آغازی باشد برای رسیدن.
شاگردی از استاد پرسید: استاد ! چرا وقتی نماز می خوانیم ، حال خوشی به ما دست نمی دهد ؟ استاد جواب داد : مگر نماز برای این است که حال خوشی پیدا کنی ؟ نماز مثل یک دما سنج کار می کند و به تو می فهماند چقدر دمای بدنت متعادل است . می فهماند که چقدر قرب الی الله داری و چقدر بعد من الله .
درستش هم همین است ، نماز دما سنج است . دماسنجی که تمام اعمال و حرکات روزمان را نشان می دهد . وقتی در نماز حس و حالت خوب باشد و سیمِ اتصال رب ، وصل باشد ، غصه ای نداری چرا که مراقب بودی و حال ، دمای قرب ِ روحت ، خوب است .
وقتی در طول روز حرفهای بیخود و بی ربط و بی فایده زبانت را می چرخاند ، شاید عکس العملش را سریع متوجه نشوی اما در نماز به تو می فهمانند ، اثرش دور شدن از خداست .
تا زمانی که مراقب روح و جانت هستی و همچون جسمت به آن نگاه می کنی ، غصه ای نداری ؛ وقتی هر غذایی را برای روح مفید ندانستی و سعی کردی بهترین غذاها را به آن بدهی ، هر روز مقام قربت به خدا بالاتر می رود و تو حال خودت را در نماز می بینی.
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.