ترنم عطر تو را چشیدم ...
بارها و بارها ندایت ، وجودم را آب داد و عشق را به من فهماند!
تو صدای غریبی را به گوش عالم رساندی و شوری در عالم به پا کردی .
نمیدانم ! نمیدانم ، این چه حس غریبی است که هنوز آغاز نشده دلها را بی قرار می کند ، رنگ ها را می برد ، اشکها را سرازیر می کند و ...
هنوز در حیرت پریشانی تو غرقم ! هنوز تشنه ی شنیدن عطش های توأم و دلم نگران لحظه هایت .
دلم آرام نمی شود ، اشکم بند نمی آید و سوز و آهم بریده نمی شود .
چگونه آرام شوم ؟ چرا آرام شوم ؟ مگر اوج غم را ندیدم ؟
من متحیرم ! متحیر از کوچکی خود و بزرگی این غم . از دلی که شیداست و صبح و شب ناله سر میدهد و از عظمت آن صبح و شب اشکش جاریست .
خدایا ! مگر حق گنجینه ی تو نیست ؟ مگر حسین حق نبود ؟
پس چه شد که این بی صفتان ، حق را گم کردن و باطل را چنگ زدند؟
دلم تنگ است ...
تا ظهور منتقمش صبر باید کرد
اللهم عجل لولیک الفرج
شروع ایام سوگواری اهل بیت (علیهم السلام) بر عزاداران تسلیت باد
کلمات کلیدی: دل نوشته، امام حسین(ع)
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.