شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ به نماز سيد كه نگاه مي‌كردم،
ملائك را مي‌ديدم كه در صفوف زيباي خويش او را به نظاره نشسته‌اند.
رو به قبله ايستادم. اما دلم هنوز در پي تعلقات بود.
گفتم: «نمي‌دانم‏, چرا من هميشه هنگام اقامه نماز حواسم پرت است.»
به چشمانم خيره شد.
«مواظب باش! كسي كه سرنماز حواسش جمع نباشد، در زندگي نيز حواسش اصلاً جمع نخواهد شد.»

خطا در آدرس عکس
گفت و رفت. اما من مدتها در فكر ارتباط ميان نماز و زندگي بودم. «نماز مهمترين چيز است، نمازت را با توجه بخوان» (1). بار ديگر خواندم, اما نماز سيد مرتضي آويني چيز ديگري بود.
اما نماز سيد مرتضي آويني چيز ديگري بود.
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top