پيام
+
افسوس كه ما،پيش از آن كه از آلودگى ها پاك شده باشيم بر خويش عطر پاشيده ايم و خويشتن را جز آن كه هستيم به ديگران معرفى كرده ايم.
ما به جاى آن كه رنگ خدا را گرفته باشيم،به خدا رنگ زده ايم. چگونه مى خواهيم ديگران را بسازيم و از اسارتها رها سازيم،در حالى كه هنوز خويش را نساخته ايم؟ ما كه خود اسيريم،چگونه سخن از آزاد كردن ديگران مى گوييم؟
نمى توان بار رسالت اللَّه را بر دوش داشت تا زمانى كه...

پروانگي
91/10/13
«سيدمرتضي»
بنده غير اوييم.
پس بايد از حاكميت غير او آزاد شد. *اين است كه (انسان )؛ معلم قبل از هر چيز بايد حُرّ شود و به آزادى برسد؛ آزادى از خويش، آزادى از غير و حتى آزادى از آزادى. و در اين مرحله است كه به عبوديت مى رسد*
«سيدمرتضي»
استاد علي صفائي حائري
مهسا خانوم
حتى آزادى از آزادى..... عالي بود