پيام
+
نزديک غروب بود
رفتم *بهشت زهرا(سلام الله عليها)*
بين *شهداي گمنام* گشتم
رسيدم به *سيد شهيدان اهل قلم*
آرام نگرفتم
انگار گم شده اي داشتم!!
سر مزار *سيد احمد پلارک* رفتم که بوي سيب از مزارش جاري بود!
آرام نشدم
*سيد مجتبي هاشمي* را زيارت کردم آرام نشدم!
*رجايي ، باهنر، بهشتي ،شاه آبادي ...!*
اما
تا رسيدم بر سر مزار عاشق خدا!
سر بر مزار با عظمتش نهادم ...!
*عجيب آرام کننده بود اين آرام گاه چمران*

غزل صداقت
91/6/19
«سيدمرتضي»
انشالله نوبت شما
ثانيه ها...
ما رو هم دعا بفرماييد...
جواد كاظميان*
http://jkpsp.parsiblog.com