سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

خرما!!!!!!!

ســین.میــــم دیدگاه

در ایامی که امیرالمومنین زمامدار کشور اسلام بود ، اغلب به سرکشی بازارها می رفت و گاهی به مردم تذکراتی می داد.
روزی از بازار خرما فروشان گذر می کرد ، دختر بچه ای را دید که گریه می کند، ایستاد وعلت گریه اش را پرسش کرد . او در جواب گفت : آقای من یک درهم داد خرمات بخرم ، از این کاسب خریدم به منزل بردم اما نپسندیدش ، حال آورده ام که پس بدهم کاسب قبول نمی کند .
حضرت به کاسب رمود:این دختر بچه خدمتکار است و از خود اختیار ندارد ، شما خرما را بگیر و پولش را برگردان.
کاسب از جا حرکت کرد و در مقابل کسبه و رهگذرها به دستش به سینه ی علی (ع) زد که او را از جلوی دکانش رد کند
کسانی که ناظر جریان بودند آمدند وبه او گفتند ، چه می کنی این علی بن ابیطالب (ع) است!!
کاسب خود را باخت و رنگش زرد شد ، و فورا خرمای دختر بچه را گرفت وپولش را داد.
سپس به حضرت عرض کرد : ای امیرالمومنین از من راضی باش و مرا ببخش.
حضرت فرمود : چیزی که مرا از تو راضی میکند این است که: روش خود را اصلاح کنی و رعایت اخلاق و ادب را بنمایی


کلمات کلیدی: حضرت علی(ع)، داستان، معصومین(ع)

یاوران راستین مهدی کجایند؟

ســین.میــــم دیدگاه

سهل خراسانی به حضور امام صادق (ع) آمد و از روی اعتراض گفت: چرا با اینکه حق با تو است نشسته ای و قیام نمی کنی ، حال صد هزار نفر از شیعیان تو هستند که به فرمان تو شمشیر را از نیام بر می کشند ، و با دشمن تو خواهند جنگید 

امام برای اینکه عملا جواب او را داده باشند ، دستور داد، تنوری را آتش کنند و سپس به سهل فرمود : برخیز و در میان شعله های آتش تنور بنشین
سهل گفت : ای آقای من، مرا در آتش مسوزان ، حرفم را پس گرفتم ، شما نیز از سخنتان بگذرید ، خداوند به شما لطف و رحمت کند
در همین میان یکی از یاران راستین امام صادق (ع)به نام هارون مکی به حضور امام رسید، امام به او فرمود : کفشت را به کنار بینداز و در میان آتش تنور بنشین ، او همین کار را بی درنگ انجام داد و در میان آتش تنور نشست . امام متوجه سهل شد و از اخبار خراسان برای او مطالبی فرمود ، گویی خودش از نزدیک در خراسان ناظر اوضاع آن سامان بوده است
سپس به سهل فرمود: برخیز به تنور بنگر ، چون سهل به تنور نگاه کرد ، دید هارون مکی چهار زانو در میان آتش نشسته است
امام فرمود : در خراسان چند نفر مثل این شخص وجود دارد؟ عرض کرد : سوگند به خدا حتی یک نفر در خراسان ، مثل این شخص وجود ندارد

فرمودند : من خروج و قیام نمی کنم در زمانی که حتی پنج نفر یار راستین برای من پیدا نمی شود 




کلمات کلیدی: جوان، خودشناسی، امام صادق(ع)

<      1   2      
?بازدید امروز: (157) ، بازدید دیروز: (145) ، کل بازدیدها: (707945)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ