سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انســان ِ جــــ ـاری

مشهور ِ آسمان

ســین.میــــم دیدگاه

مدتی است مرا مشغول خودش کرده و هر چه می کنم ، نمی توانم خودم را آرام کنم . آخر ، حس و حالش را دوست دارم ، تا مقصدی که مصطفی رسید راهی نیست اما پای رفتنم نیست.

هر وقت به فکر حکایاتش می افتم در خودم غرق می شوم که او که بود و من کیستم؟ شاید ، زیاد مشهور و معروف نباشد اما وقتی چهره اش را ببینی ، انگار نور وجهه اش با همه فرق دارد .

طلبه بود ، مبلغ ، نوحه خوان ، فرمان ده ، بسیجی ، چند روزی هم همسر . همه ی اینها را که کنار هم می گذاری می بینی ردانی پور با آنهایی که اسمشان را در جنگ زیاد شنیده ای فرق هایی دارد.

شاید همین تفاوت ها او را از پشت نیمکت مدرسه به شاگردی کفاش محل ، از هنرستان کشاورزی اصفهان به حوزه ی علمیه ی قم ، از تبلیغ در کردستان به جبهه های جنوب کشاند . مصطفی ردانی پور فرماندهی است که کمتر از او شنیده ای ، شاید چون کمتر فرمان دهی کرد.

می خواست ازدواج کند با دختر سیده ای ، برای اینکه روز قیامت ، نامحرم خطابش نکنند . یک کارت برای امام رضا ، مشهد ، یک کارت برای امام زمان ، مسجد جمکران .

یک کارت برای حضرت معصومه ، قم ، این یکی را خودش برده بود انداخته بود توی ضریح . چرا دعوت شما را رد کنیم ؟ چرا به عروسی شما نیاییم ؟ کی بهتر از شما؟ ببین همه آمدیم . شما عزیز ما هستی . حضرت زهرا آمده بود به خوابش ، درست قبل از عروسی ...!

...گفتم : با فرماندتون کار دارم . گفت : الان ساعت یازده است ، ملاقاتی قبول نمی کنه . رفتم پشت در اتاقش . در  زدم ؛ گفت : کیه؟ گفتم : مصطفی منم . گفت : بیا تو . سرش را از سجده بلند کرد ، چشم های سرخ ، خیس اشک .رنگش پریده بود. نگران شدم . گفتم : چی شده مصطفی ؟ خبری شده ؟ کسی طوریش شده ؟

دو زانو نشست . سرش را انداخت پایین . زُل زد به مُهرش . دانه های تسبیح را یکی یکی از لای انگشت هایش رد می کرد . گفت : یازده تا دوازده ِ هر روز را فقط برای خدا گذاشته ام . بر می گردم کارامو نگاه می کنم . از خودم می پرسم کارهایی که کردم برای خدا بود یا برای دلِ خودم؟

در عملیات والفجر دو ، درست بعد از این که فرمان دهی را کنار گذاشت ، روی ارتفاعات حاج عمران ، تنها جنگید ، تنها شهید شد ، تنها ماند ، همان طور که خودش خواسته بود و بعد از سی سال هنوز هم بر نگشته است.

مصطفی ردانی پور ، کسی بود که شاید نامی و نشانی در زمین نداشت اما دلی صاف و لبریز از عشق بخدا داشت و مشهور آسمان شد




کلمات کلیدی: شهید مصطفی ردانی پور، مشهور آسمان، شهادت، سیره ی شهدا

?بازدید امروز: (22) ، بازدید دیروز: (9) ، کل بازدیدها: (693957)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ